رَبُّنا الرّحمن المُستَعان

تفسیر آیاتی از قرآن با رویکرد تربیتی

۵۴ مطلب با موضوع «تفسیر قرآن (آرشیو)» ثبت شده است

وَ إنَّه لِحُبِّ الخیر لشدید (عادیات /8) و همانا انسان شدیداً مال دوست است.

انسان ها غالبا شیفته مال دنیا هستند


1)      خیر به معنی سود است و در این آیه الخیر که به صورت معرفه آمده است به معنی سود مادی است و از یک ویژگی درونی انسان خبر می‌دهد که انسانها شدیداً سود مادی خود را دوست دارند. انسانها شیفته مال دنیا هستند. عشق انسان را کر و کور می‌کند و به همین خاطر است که انسان شیفته به مال دنیا از حقوق متقابل بنده و مولی غافل است.

2)      آیه در صدد بیان علت ناسپاسی آگاهانه انسان نسبت به پروردگارش می‌باشد. اینکه چرا انسان دانسته نعمت‌های فراوان الهی را فراموش می‌کند و شکر گزار خداوندی نیست که این نعمت‌ها را بی‌منّت در اختیار همه انسان‌ها قرار داده است. سودجویی و دنیاطلبی انسان باعث ناسپاسی او نسبت به خداوند است.

3)      انسان منفعت طلب و مال دوست، مطالبه‌گر و همیشه طلبکار است و مطالباتش فرصت شکرگزاری را از  بین می‌برد. انسان نسبت به داشته‌هایش خوشحال نیست، شاکر نیست ولی نسبت به نداشته‌هایش ناراحت، ناراضی و معترض است.

4)      در حدیث از حضرت رسول اکرم(ص) حبّ دنیا منشأ همة خطاهای بشری معرفی شده است. حبّ الدنیا رأس کل خطیئه (کافی / ج2/ ص 315). زهد نسبت به دنیا در مقابل حب و شیفتگی دنیا  قرار دارد. انسان زاهد هیچ دلبستگی به دنیا نداشته، دنیا او را از توجه به منعم و صاحب اصلی این نعمت‌ها باز نمی‌دارد. انسان زاهد نه به خاطر به دست آوردن یک نعمت شاد می‌شود و نه به خاطر از دست دادن نعمتی غمگین می‌گردد که هر دو (شادی و غم) دل انسان را به خود مشغول می‌سازد.

5)      در کتب اخلاقی حبّ دنیا را منشأ حسد، حقد، عداوت و دشمنی، کبر، ریا،  طمع و مکر دانسته‌اند. راهکار عملی برای کم کردن حبّ دنیا، صدقه دادن و در راه خداوند قربانی کردن است.

موافقین ۰ مخالفین ۰

إِنَّ الانسانَ لِربِّه لکنودٌ و إِنّه علی ذلک لشهیدٌ ( عادیات / 6 و 7 )

      انسان دانسته به پروردگار خود و نعمت هایی که به انسان داده است ناسپاس است


      ترجمه آیه: قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است و مسلّماً خود انسان بر این امر گواه است.

1)    کَنود بر وزن فَعُول مبالغه را می رساند و از ریشه کَنَد به معنی ناسپاس است و لذا معنی آن بسیار ناسپاس به نعمت می شود.

2)    انسان دانسته به پروردگار خود و نعمت هایی که به انسان داده است ناسپاس است. دلیل ناسپاسی انسان دو امر است یکی اشتغال به برآوردن خواسته ها و رفع نیازهای خود و دوم نزول بلاها، مصائب و آزمایشات الهی در زندگی. اولی باعث فراموشی و یا کم اهمیت جلوه کردن وظایف الهی و دومی باعث فراموش کردن نعمت های الهی می شود. عدم انجام وظایف و تکالیف الهی و فراموشی نعمتها، کفر و ناسپاسی انسان به خداوند می باشد. پس علت ناسپاسی انسان، جهل و نادانی نیست بلکه غفلت و فراموشی است.

3)    این آیه مربوط به جنگ ذات السلاسل است و اشاره به آزمایش الهی دعوت به جهاد در راه خداوند دارد. اکثر مسلمانها به دین اسلام به عنوان نعمت بزرگ الهی ایمان نیاورده اند و لذا وقتی در مقابل یک آزمایش بزرگی چون جنگ و جهاد و خطر از دست دادن جان و مال قرار می گیرند در ایمانشان تردید رخنه می کند. همانها که بوسیله اسلام عزت پیدا کرده بودند و ایمان برای آنها امری بسیار مقدس و ارزشمند می نمود، در هنگام جهاد مردد می شوند. خداوند ناسپاسی در مقابل نعمت بزرگ اسلام را ناسپاسی بزرگ می خواند.

4)    اکثر انسان ها انتظارشان از دین اسلام و ایمان به آن برخورداری از دنیا و رفع نیازهای مادی است. سعی می کنند فواید دستورات الهی را در همین دنیا درک کنند تا ایمانشان افزوده شود. فواید جسمی و روانی روزه، غسل، نماز، وضو و هر عبادت دیگر را می سنجند و با یافتن هر فایده ای از ایمانشان به یک دین مفید خوشحال می شوند و وقتی احساس می کنند که دین اسلام این نیازها را پاسخگو نیست و یا لااقل در بعضی از دستورات و تکالیف فایده دنیایی ندارد و یا حتی بعضاً زیان دنیایی ملموس از آن می بینند نسبت به ایمانشان تردید می کنند. بدون شک دین اسلام پاسخگوی نیازهای واقعی انسان های مومنی است که قصد رسیدن به کمال و تقرّب پروردگار را دارند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

إِنَّ الانسانَ لفی خُسرٍ (عصر/2 ) همانا انسان ها همه در خسران و زیانند

هیچ نعمتی از نعمت های الهی با عمر بشر برابری نمی کند

1)      واژه خُسران به معنی زیان کردن و از دست دادن کل یا قسمتی از سرمایه است و در زبان عربی بیشتر برای باخت در مسابقه ودر مقابل فَوز یعنی پیروزی بکار می رود ولی در معاملات هم از آن استفاده می شود.

2)      قرآن، سپری شدن عمر برای انجام یک کار را به یک معامله ای تشبیه کرده است که انسان با از دست دادن ساعات و لحظاتی از عمر چیزی را بدست می آورد؛ و همچنین قرآن از پیش قضاوت قطعی می کند که در این معامله انسان بازنده است. پیام صریح این قضاوت، ارزشمندی عمر است. هیچ نعمتی از نعمت های الهی با عمر بشر برابری نمی کند. پس انسان برای به دست آوردن هر نعمتی تلاش کند و عمر خود را صرف کند بازنده است.

3)      حضرت علی (ع) می فرمایند هیچ قیمتی مناسب جان و عمر نیست مگر بهشت، پس جان خود را به غیر از بهشت به هیچ قیمتی معامله نکنید. این روایت بیانگر این است که انسان اشرف مخلوقات است و در این دنیا چیزی معادل ارزش انسان وجود ندارد و تنها بهشت و پاداش اخروی که پایدار است ثمن و قیمت عمر انسان می تواند قرار گیرد. هر عمل صالحی که با تقوی همراه باشد پاداش بهشت دارد.

4)      توجه به هدف خلقت و جایگاه بشر در عالم خلقت مانع می شود که انسان معامله ای کند که در آن متضرر شود.

5)      منظور قرآن از همه انسان ها در این آیه نوع انسان است و بر اکثریت و اغلب انسان ها دلالت می کند و اکثر انسان ها از هدف زندگی و خلقت غافلند و عمر خود را برای کسب رفاه و آسایش در دنیا صرف می کنند و یا بدتر از آن، عمر خود را در امور عبث و بی فایده می گذرانند و یا بدتر از آن عمر خود را در کسب گناه می گذرانند و همه این انسان ها زیانکار هستند.

موافقین ۱ مخالفین ۰

فَإنَّ مع العُسر یُسراً إنَّ مع العُسر یُسری (انشراح / 5 و 6)

زندگی در دنیا سخت است و انسان در هر لحظه و آنی در حال امتحان است تنها آسایش بعد از فراغت از کار و لذت انجام وظیفه و احساس آسایش در آخرت لذت بخش و قابل اتکا است.

 ترجمه: پس (بدان که) با دشواری آسانی است آری، با دشواری آسانی است.

1.       آیه اول ناظر بر وقایع زمان نبی اکرم(ص) است و دلجویی از آن حضرت که بعد از سختی آسانی خواهد بود و آیه دوم بیان یک سنت قطعی الهی است که همیشه بعد از هر دشواری سهولتی پدید می‌آید. البته بعید هم نیست که بیان این سنت قطعی باشد که حوادث و احوال در این جهان پایدار نیست و در دست تحول و تقلّب است.

2.       در این دو آیه از یک سختی معین و معلوم (در دنیا) و از دو آسانی نامعلوم صحبت شده است. بدون شک در این دنیا هیچ نعمتی بدون زحمت و تحمل رنج به دست نمی‌آید و اگر کار برای خداوند انجام گیرد و قصد انجام دستورات الهی باشد نتیجه تحمل رنج دو آسایش و آسودگی است یکی احساس آسودگی بعد از فراغت از آن عبادت و دیگری آسودگی دائمی آخرت. ولی اگر کار برای دنیا باشد تنها آسودگی بعد از فراغت از آن کار در این دنیا حاصل می‌شود.

3.       آیات بعدی بیان‌گر آن است که آسودگی دنیا آنی و زودگذر است و باید بلافاصله مشغول مسؤولیتی جدید شد. البته آسودگی از اتمام کار قبلی انگیزه‌ای برای انجام کار بعدی می‌شود.

4.       در این دنیا انسانها در سختی خلق شده‌اند انجام تکالیف و دستورات الهی، کسب درآمد و ثروت، کسب علم و معرفت همه سخت است و رنج‌آور و حتی انسانهایی که به عبث عمر خود را تلف می‌کنند آسوده نیستند و در رنجند. هر کس زیر بار سختی برود در همین دنیا لذت به مقصد رساندن بار و آسودگی و فراغ بعد از شدت و سختی را می‌چشند و این هم دائمی نیست و باید تکلیف جدیدی را آغاز نمود.

5.       متأسفانه این مفاهیم درست به انسانها انتقال نمی‌یابد و انسانها به دنبال مطلوبی می‌روند که برای انسان خلق نشده است و هدف زندگی را آسودگی، آسایش و امثال آن قرار می‌دهند و هیچگاه هم به آن نمی‌رسند. تنها درخواست منطقی و معقول از خداوند درخواست احساس آسانی و راحتی کار است که در دعاهای مأثور از اهل بیت پیامبر (ص) آمده است که «خداوندا از کارها آنچه را که از سختی آن می‌ترسم برای من آسان گردان». این درخواست راحت طلبی نیست بلکه درخواست قدرت روحی لازم برای انجام کارهای سخت است.   

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ألَم نشرح لک صَدْرَک (انشراح /1) آیا ما برای تو شرح صدر ندادیم؟

1.       در این آیه شرح صدر به عنوان یک نعمت ارزشمند که خداوند به پیامبرش حضرت محمد (ص) اعطاء فرموده است به خود آن حضرت یاد آوری می‌شود.

2.       شرح صدر و گشاده بودن سینه که محل قرار گرفتن قلب است به معنی: 1. آرامش خاطر 2. اطمینان قلبی 3. وسعت نظر 4. حوصله 5. قدرت تحمل مشکلات 6. تاب تحمل ناملایمات جامعه می‌باشد.

3.    نعمت سعه صدر حاصل موارد زیر است:

1. معرفت به حقیقت دنیا و فانی بودن آن

2. معرفت به خداوند و توکل و اُنس با خداوند

3. وجود یک حامی خوب (مانند حضرت علی(ع) برای شخص نبی‌اکرم(ص))

     4.   بی حوصلگی و یأس و احساس دلتنگی حاصل نافرجامی آرزوهای بلند و شهوات نفسانی بی‌حد و حصر  است که اینها خود حاصل عدم ایمان به خداوند و پرستش هوای نفس است.

     5.   بی‌تابی انسانهای امروز که رفتار عجولانه و نیز بعضا رفتار پرخاشگرانه آنها در خانه و کوچه و خیابان نمود دارد حاصل تحریک و تقویت شهوات توسط هنرهای مبتذل، بالا رفتن انتظارات بشری در برآورده شدن آرزوها توسط ابزارها و تکنولوژی‌ها و در نتیجه غفلت از خدا و آخرت و هدف زندگی می‌باشد       

         6.    ابتدا جامعه امروزی را با شرح صدر و آرامش و اطمینان قلبی آشنا کنیم که بشر امروز شدیداً نیاز به آرامش دارد و بهترین راه این آشنایی معرفی علما و انسانهای دارای شرح صدر است و سپس راهکارهای ایجاد شرح صدر را ارائه دهیم.

موافقین ۱ مخالفین ۰

مَا وَدَّعکَ رَبُّـک وَ مَا قَلی و لَلآخرهُ خیرٌ لک مِنَ الْأ ُولی (ضحی /3 و 4)

همه انسان ها نیازمند احساس حمایت هستند این احساس را از همسر، فرزندان و زیردستان خود دریغ نکنیم


ترجمه: پروردگارت تو را ترک نکرده است و رابطه‌اش را از تو نبریده است و بدون شک فرجام کار برای تو بهتر از آغاز آن است.

1.       وَدَّع از مصدر تودیع به معنی «ترک کرد» است و قَلی از مصدر قِلیه به معنی «بُغض کرد» است که با حرف «ما» که در اول آمده معنی جمله منفی شده است. قالی یعنی بغض کننده. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هلک فیّ رجلان رَجُلٌ غالٍ و رَجُلٌ قالٍ» دو گروه به خاطر من هلاک می‌شوند گروهی که در حق من غلوّ می کنند و گروهی که نسبت به من بغض و کینه‌ می‌ورزند.

2.       این آیات برای دلداری دادن به پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. بعد از سورة فجر مدتی هیچ آیه‌ای از سوی خداوند بر پیامبر نازل نشد (بیش از 40 روز آیه نازل نشد که به آن دوران فطرت می‌گویند) و این امر باعث دلتنگی پیامبر و سرزنش و شماتت کفار نسبت به ایشان شد.

3.       همة انسانها در مسیر زندگی نیازمند دلگرمی و حمایت می‌باشند  به طوری که احساس حمایت بکنند هر چند همچون پیامبر اسلام (ص) انسان کامل باشند. در بعضی از روایات تفسیری حضور حضرت علی (ع) در کنار پیامبر اسلام به عنوان عامل دلگرمی خوانده شده است که نشان می دهد حمایت یک نفر و احساس دلگرمی به یک نفر نیز می تواند در انجام کارهای بسیار بزرگ مؤثر باشد مانند دلگرمی حضرت موسی به برادرش هارون. پس از کارهای خوب و مسئولین درستکار باید حمایت کرد تا جرات انجام کارهای بزرگ را داشته باشند.


4.       دو امر باعث دلگرمی و آرامش انسان است اول اینکه بدانیم خداوند با ماست و ما را به حال خودمان رها نکرده است.

خوشا بحال گیاهان که عاشق نورند                     و دست منبسط نور روی شانه آنهاست

 دوم اینکه بدانیم سرانجام کار بهتر و خیر خواهد بود. البته ممکن است در همین دنیا شاهد نیک فرجامی کار باشیم و ممکن است در آخرت فرجام نیک کارمان را ببینیم. (و للآخره خیرٌ‌ و أبقی) که چنین نیک فرجامی عالی‌ترین و بهترین نتیجه است.

5.       در دلجویی از همسر، فرزندان و دوستان و جوانان که مشکلی دارند و اظهار دلتنگی می‌کنند بهترین دلجویی همین دو جمله خداوند است که آرامشی واقعی در دل مؤمن ایجاد می‌کند اینکه خداوند با ما است و ما را تنها نگذاشته است و عاقبت کار خوب است هرچند در دنیا شاهد آن نباشیم.  

موافقین ۱ مخالفین ۰

فَأ َمّا الانسانُ اذا ما ابتلاه رَبُّه فَأ َکْرَمَه و نَعَّمه فیقولُ ربّی أ کرَمَنِ (فجر /15)

محرومیت و برخورداری در این دنیا مهم نیست،  پاسخگویی در قبال داشته ها در قیامت سخت و مهم است

  

ترجمه آیه:و اما انسان چون پروردگارش او را امتحان کند و اکرام نماید و نعمتش دهد گوید پروردگار من را اکرام کرده است.

1.       ابتلا از بلا می‌باشد و مردم بلا را بد می‌دانند و عموماً برای محروم شدن از یک نعمت اطلاق می‌کنند ولی بلا یعنی آزمایش و در قرآن هم بهره‌مندی از نعمت بلا و آزمایش الهی است و هم محرومیت از آن آزمایش می‌باشد.

2.       اکرام در این آیه دو بار استفاده شده است و منظور از اکرام اول، اکرام صوری است که مردم برخورداری از نعمت فانی را اکرام می‌دانند و منظور از اکرام دوم اکرام واقعی است یعنی برخورداری از نعمت باقی که تقرّب به خدا است.

3.       خداوند در این آیه به یکی از معایب اصلی انسان اشاره می‌فرماید اینکه اکثر انسانها همه چیز را با مقیاس خود و عموماً مادی ارزیابی می‌کنند.

4.       یکی از امتحان‌های الهی که با هدف رشد و تعالی و یا تعیین درجه بندگی انسانها انجام می‌گیرد، بخشیدن و یا محروم کردن انسان از پول، مقام و موقعیت اجتماعی و امثال آن است. انسانها اغلب در این امتحان وقتی برخوردار از نعمت می‌شوند طغیان می‌کنند و وقتی محروم از نعمت می‌شوند بی‌تابی می‌کنند و کفر می‌ورزند و هردو گروه در این امتحان رفوزه محسوب می شوند.

5.       این آیه بیانگر آن است که انسان موجودی کم ظرفیت است و لذا باید تلاش نمود و نیز در دعاها از خداوند خداست که ابتدا ظرفیت برخورداری از نعمت را عنایت فرماید بعد ما را متنعّم سازد.

6.       مشی خداوند، امتحان با تحقیر نیست آزمایش با اکرام است. سقوط و یا احساس تحقیر و یا حتی احساس اهانت، نتیجه خطاهای خود انسان است مثلا انسان فقیر انسان تحقیر شده نیست اکثر علما و دانشمندان فقیر بودند ولی در چشم عموم مردم بسیار بزرگ جلوه می کردند. اگر فردی داشتن و نداشتن را امتحان بداند و یقین داشته باشد که امتحان داراها سنگین تر و سخت تر از ندارها است رفتاری متفاوت از خود نشان می دهد. 


7.  ادامه آیات با اشاره به وظایف اجتماعی چون اکرام ایتام و سیر نمودن گرسنگان می خواهد بفرماید که داشتن و نداشتن مال در دنیا اهمیت ندارد مهم این است که بتوانیم در روز قیامت نسبت به انجام وظایف اجتماعی پاسخگو باشیم و شرمنده خداوند به خاطر همین داشته ها نشویم.
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

اِنَّ سَعْیَکُم لَشَتّی (لیل /4 ) همانا تلاش شما پراکنده است.

چه کاری انجام دهیم؟ چرا کار را انجام دهیم؟ چگونه و با چه شرایطی کار را انجام دهیم؟


1.       این آیه با بیان این واقعیت که تنوع در تلاش و افعال انسانها بسیار زیاد است به حدی که شاید بتوان ادعا نمود که هیچ فعلی از انسان شبیه فعل انسان دیگر نیست، همه را به توجه به ماهیت و چگونگی افعال دعوت می‌نماید.

2.       تنوع در افعال و تلاش‌ها یا حاصل تنوع در ماهیت کارهاست (چه کاری انجام می‌دهیم؟) یا حاصل نیت کارهاست (برای چه انجام می‌دهیم؟) یا حاصل حواشی و محیط انجام کار است و یا حاصل کیفیت و کمیت کار است مثل پایداری و یا عدم پایداری.

3.       نتیجه توجه به انواع تلاش‌هایی که در اطراف ما انجام می‌گیرد و خود ما هم انجام می‌دهیم آماده شدن برای پاسخ به این سؤالهاست؟

الف) کاری که می‌کنیم کاری عبث است یا مضر است یا مفید؟

ب ) این کار گناهی و وزری بر گناهان ما می‌افزاید یا وزری از ما برمی‌دارد؟

ج ) کار برای بهشت است یا آتش دوزخ به همراه دارد؟

د ) رضای خداوند در آن وجود دارد یا صرفاً برای دنیا می‌باشد؟

هـ) آثاری پایدار دارد و باقیات الصالحات است یا کاری با آثار ناپایدار و یا سنتی زشت است که سالها آثار سوء خواهد داشت؟

و) آیا من شایسته انجام آن کار هستم ؟

4.       در تفکر مادی تنوع در کار ها حاصل یک عامل است و آن سود مادی و میزان درآمد می‌باشد و این آیه به صراحت چنین تفکر را مردود دانسته و برای افعال تنوع بسیار زیادی را قائل شده است.

     در حدیثی حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: «الناس رجلان مُبتاعٌ‌ نَفْسَه فَمُعتِقُها وَ بایعٌ ‌نَفسَه فَموبِقُها» انسانها دو نوعند یکی آنکه (در این دنیا با عملکرد خود) خود را بخرد و آزاد کند و دیگری آنکه (با کسب گناه و به بطالت گذراندن عمر خود) خود را بفروشد و هلاک کند.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

بل تُؤثِرُونَ الحیَاۀَ الدُّنیا ( اعلی / 17) ولی شما زندگی دنیا را ترجیح می‌دهید.

پرداخت زکاۀ مستحب و واجب وهرگونه پرداخت مالی در راه دین حب دنیا را در دل کم می کند


1.       تؤثرون از واژه ایثار گرفته شده و به معنای ترجیح یکی بر دیگری می‌باشد. خداوند در این آیه به صراحت خطاب به همة انسانها (که دلالت بر غالب دارد) می‌فرماید که شما زندگی دنیا را بر زندگی آخرت ترجیح می‌دهید.

2.       هر چند این آیه گزاره‌ای اخباری است و به ظاهر توصیفی از واقع را ارائه می‌دهد ولی لحنی توبیخی دارد و خداوند کسانی را که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند توبیخ می‌کند.

3.       عواملی که باعث می‌شود اکثر انسانها از آخرت غافل شوند و دنیا را بر آخرت ترجیح دهند عبارتند از:

الف) عدم اهتمام به تزکیه نفس و در نتیجه رسوب نمودن آلودگی‌ها و زنگارها بر آینه دل

ب ) عدم یاد خداوند و مداومت بر آن و در نتیجه دل بستن به غیر خداوند و سستی و بی‌رغبتی در انجام عبادات و کارهای خیری که نشانه ترجیح آخرت بر دنیا است.

ج ) نماز خاشعانه در مقابل خداوند باعث نشاط معنوی و میل به انجام کارهای خداپسندانه می‌شود و نبود چنین ارتباط عبادی با خداوند باعث تقدم امور محسوس و لذات دنیایی بر لذّات معنوی  مـیگردد.

د ) پرداخت زکات واجب و مستحب در راه خداوند و صرف مال برای رشد و پیشرفت امر دین و حل مشکل فقرا و نیازمندان باعث کنترل شهوات در انسان می‌شود و دل انسان را رقیق و برای پذیرش حق آماده می‌سازد و عدم پرداخت هرگونه مالی در راه خداوند برای نیازمندان و فقرا استعدادهای معنوی انسان را ضعیف می‌کند و حتی از بین می‌برد. تمرین گذشتن از مال بهترین تمرین تقدم آخرت بر دنیا می‌باشد.

4.       دو عامل آخر را در همین سوره به عنوان مهمترین عواملی که باعث غفلت انسان از آخرت شده است برشمرده است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

سَبـِّح إسْمَ رَبِّکَ الاعلی ( اعلی / 1 )

بر هر عالم و تحصیل کرده ای واجب است  شبهات و هر عیبی که به خداوند نسبت داده می شود  را پاسخ دهد

ترجمه آیه: نام پروردگار بلند مرتبه‌ات را از عیب و نقص پاک بدان

1. سَبِّح فعل امر است و خداوند با این امر برعهده بندگان وظیفه نهاده است. تسبیح خداوند به این معانی می تواند ‌باشد: الف) خداوند را عاری از هر عیب و نقصی دانستن و در نتیجه برتر از سایر موجودات قرار دادن. خداوند قادر است اما مانند هیچ صاحب قدرتی نیست. خداوند عالم است ولی هیچ  صاحبان علمی مانند او نیست. خداوند رحمن و رحیم است ولی هیچ صاحب رحمتی شبیه و مانند او نیست و... ب) تسبیح خداوند یعنی پاک کردن دل خود از هر گناهی تا حدی که دل آینه شود و غیر خداوند را هم آنگونه که هستند ببیند و در نتیجه همة اشیا در این عالم نشانه‌ای از خداوند می‌شوند و هیچکدام شایسته دل بستن (استقلالی) نیستند. ج) امر به تسبیح در این آیه امر به ذکر زبانی است یعنی گفتن «سبحان ربی الاعلی» در زبان و خداوند را با این عبارت یاد کردن که از کارهای بسیار ارزشمند و در نزد خداوند دارای پاداش فراوان است. این ذکر در سجده‌های نماز بسیار مؤکد است. د) تسبیح خداوند یعنی پاک کردن نفس از حبّ دنیا و شهوات و آلودگی‌ها به حدّی که بنده خالص خداوند شوی و در جامعه حضور تو تردید دل شکاکان را از بین ببرد و آنها را به خداوند نزدیک کند. این نوع تسبیح عملی می‌باشد و همه انبیا و اولیا الهی از این ویژگی برخوردار بودند. هـ) تسبیح خداوند یعنی تحصیل علم و معرفت با هدف تنزیه ساحت خداوند از هر شبهه‌ای که مطرح می‌گردد و یا نقیصه و عیبی که به خداوند نسبت داده می‌شود. در این معنا این آیه تکلیفی برعهده علما و دانشمندان مسلمان و مؤمن است که ساحت بی‌نقص و عیب خداوند را محافظت کنند.

2. انسان گاهی آینه دنیاست و دل هر انسانی با دیدن او به سمت دنیا میل می‌کند و گاهی آینه خداوند است و انسانها با دیدن او و قرار گرفتن در کنار او به یاد خداوند می‌افتند و به سمت دین میل پیدا می‌کنند. باید تلاش نمود که آینه خداوند شد.

موافقین ۲ مخالفین ۰