رَبُّنا الرّحمن المُستَعان

تفسیر آیاتی از قرآن با رویکرد تربیتی

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

مؤمن در برابر کافر باید حلیم، در برابر جاهل اهل مدارا و برای مؤمن خیرخواه باشد

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ إِذَا سَمِعُواْ اللَّغْوَ أَعْرَضُواْ عَنْهُ وَ قَالُواْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِى الْجَاهِلِینَ (قصص/55)

ترجمه آیه: و چون لغوى بشنوند از آن روى برمى‏تابند و مى‏گویند: «کردارهاى ما از آنِ ما و کردارهاى شما از آنِ شماست. سلام بر شما، جویاى [مصاحبت‏] نادانان نیستیم.»

1.        مقصود از لغو سخنان بیهوده، خشن و زشتى مانند کفر، فحش، توهین، غناء، کذب، غیبت، تهمت و افتراء و مانند آن است که عموما هیچ عاقلی به زبان نمی آورد.

2.      طبق دستور این آیه، وظیفه انسان مؤمن در هنگام شنیدن سخن لغو، اعراض می باشد و منظور از اعراض، عدم مقابله به مثل است. پاسخ عالمانه و مؤمنانه در مقابل کسی که توهین و فحاشی می کند و یا کفر می گوید و یا افترا می زند جواب ندادن و دوری کردن از آن است نه مقابله به مثل و بیان دروغی در پاسخ به دروغ و افترائی در پاسخ به افتراء او. مؤمن حق ندارد لغو بگوید و لغو بشنود و لغو مشاهده کند و در مجالس لغو و لهو حاضر شود و یا با اهل آن تماس بگیرد و معاشرت کند.

3.     منظور از اینکه قرآن از زبان مؤمنان می فرماید: "اعمال ما براى ما، و اعمال شما براى شما"، مهر تایید بر نسبی بودن حق نیست و یا قرآن نمی خواهد راهکار مداهنه را تایید کند.  بلکه منظور از آن اولا اعلام ترک گفتگو و مدارا است ثانیا بیان این مطلب که هر کس مسئول عمل خود است و جزاء عمل خود را میگیرد. مُدارا، کوتاه آمدن از موضع قدرت است، و مُداهنه، کوتاه آمدن از موضع ضعف است. انبیا و اولیاى الهى با مردم مدارا مى‏کنند، امّا در برابر کفر مداهنه نمى‏ورزند.

4.     عبارت سَلامٌ عَلَیْکُمْ در اسلام، وقتی از طرف مؤمن به کافر گفته می شود علامت حلم و بردباری و مدارا است ولی این کلمه میان مؤمنین، کلمه تحیت و دعای سلامتی برای مؤمن است. و سلام بر جاهلان سلام وداع و خداحافظی مؤدبانه می باشد. یعنى شما از ناحیه ما خاطرتان جمع باشد، و ایمن باشید، که گزندى نخواهید دید، این جمله باز اعلام متارکه، و خدا حافظى محترمانه است.

5.     از نظر مرحوم علامه طباطبایی جمله لا نَبْتَغِی الْجاهِلِینَ یعنى ما خواهان معاشرت و مجالست با جاهلان نیستیم کلام مؤمنان نیست و هیچ مؤمنی به هیچ جاهل و اهل کلام لغوی نمی گوید که من با جاهلان هم صحبت نمی شوم چون  این جمله مصداق مقابله بدى با بدى مى‏شود؛ پس این جمله در قرآن حکایت زبان حال مؤمنان است، نه اینکه عین این عبارت را گفته باشند.

6.     بهترین آداب دوری از لغو است و شأن نزول این آیه عبد الله بن سلام و تمیم الداری و الجارود العبدی و سلمان فارسی و نجاشی حاکم حبشه و سی نفر از اهل حبشه که توسط جعفر طیار مسلمان شدند می باشد که همه از این ویژگی برخوردار بودند.

7.      این آیه مؤمنان را داری صفات زیر توصیف نموده است: الف- مداراى با جامعه و حتی جاهلان و لاغیان. ب-اعراض و دوری از کلمات لغو و باطل و دروغ و غنا و غیر آنها. ج- مسالمت در جامعه و حتی در برخورد با جاهلان و لاغیان د- دوری از هم صحبتی با اهل لغو و لهو و عدم شرکت در محافل آنها و تبرى از اخلاق ایشان.

8.     این آیه در بیان یکی از مصادیق صبر برای مؤمنان است. در حدیثى از امام صادق ع مى‏خوانیم که فرمود: نحن صبراء و شیعتنا اصبر منا و ذلک انا صبرنا على ما نعلم و صبروا على ما لا یعلمون یعنی "ما شکیبایانیم و پیروان ما از ما شکیباترند!، چرا که ما از اسرار امور آگاهیم و شکیبایى مى‏کنیم (و طبعا این کار آسانتر است) ولى آنها بى‏آنکه اسرار را بدانند صبر و شکیبایى را از دست نمى‏دهند".

وقتی در جامعه ای عده ای بر خلاف عموم ایمان می آورند و سبکی از زندگی را انتخاب می کنند که اکثر مردم خلاف آن عمل می کنند و به دلیل برخورداری از اکثریت سبک زندگی مؤمنان را به تمسخر می گیرند و با کلمات کفر آمیز مؤمنان را مورد خطاب قرار می دهند وظیفه مؤمن چیست؟ اگر رفته رفته دین داری سکه رایج شد و همه در مؤمن نشان دادن بر هم سبقت گرفتند وظیفه چیست؟ به نظر می رسد این آیه نسخه دقیق در هر شرایطی باشد. مدارا و رفتار مسالمت آمیز وظیفه همه مؤمنین در همه زمان ها است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

با یک یا دو تذکّر نباید انتظار اصلاح و تربیت داشت

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لَقَدْ وَصَّلْنَا لهَمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ(قصص/51)

ترجمه آیه: و به راستى، این گفتار را براى آنان پى در پى و به هم پیوسته نازل ساختیم، امید که آنان پند پذیرند.

1.       وصل در باب تفعیل، کثرت را می رساند و کلمه "وصلنا" در این آیه به معنی پشت سر هم قرار گرفتن مطالب بسیار زیاد است. لذا معناى آیه این است که: ما پیامبری بعد از پیامبری فرستادیم و کتابی بعد از کتابی نازل کردیم و ما قرآنی را بر آنان نازل کردیم، که آیه‏اى بعد از آیه، وعده، وعید، معارف، احکام، قصص، عبرت‏ها، حکمت‏ها و مواعظ را پیوسته به هم دارد، براى این که انسان ها متذکر شوند.

2.     تازه که به حوزه رفته بودیم اساتیدمان این جمله را خیلی تکرار می کردند: "الدرس حرف و التکرار الف‏" یعنی درس اگر ارزشش یک باشد تکرار درس هزار برابر آن مؤثر و ارزشمند است. اگر یادگیری یعنی تغییر و عوض شدن دانایی، بینش و نگرش و رفتار انسان، بدون شک صرفا با یکی دو بار شنیدن در کلاس و منزل و محله اتفاق نمی افتد وبرای تغییر مثلا اخلاق غیبت باید بسیار تذکر داده شود.

3.     از حضرت صادق (ع) و حضرت کاظم (ع) در باره آیه وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ سؤال کردند ایشان در پاسخ فرمودند: "امام بعد از امام".

ائمه اطهار (ع) قرآن ناطق هستند و همان نقشی را دارند که آیات قرآن ایفا می کنند در حقیقت امامان آیات مجسم و کامل خداوند هستند و مراد از این حدیث این بوده است که زمین خالى از حجت نبوده از زمان آدم ابو البشر تا فناء دنیا یعنى از زمانى که انسان بوجود آمد تا آخرین فردى از دنیا که  رخت بربندد امامی که حجت خدا بر زمین است حضور خواهد داشت.

4.  از سنّت‏هاى قطعی خداوند، هدایت انسان‏هاست که لحظه‏اى قطع نمى‏شود و همیشه عبرت دهندگان الهی از عبرت گیران بیشتر هستند و از طریق آیات الهى، انبیا و اوصیا علیهم السلام و علماى دین و .. تداوم مى‏یابد و چنانچه منطقه‏اى به این هدایت الهى دسترسى نداشت، مى‏بایست گروهى از آن منطقه کوچ کرده و با تفقّه در دین، و یادگیری علوم دینی، مردم را از آن بهره‏مند سازند.

5.   با یک یا دو تذکّر نباید انتظار اصلاح و تربیت داشت؛ برای تغییر یک رفتار باید با روش های مختلف تذکر را تکرار کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰