رَبُّنا الرّحمن المُستَعان

تفسیر آیاتی از قرآن با رویکرد تربیتی

۱۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

مربی باید بر اساس خواست و اراده خداوند داوری (و تربیت) کند

أفَنَجْعَلُ المسلمین کالمجرمین، ما لکم کیف تَحْکمُون (قلم/ 35 و 36)، آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد؟ شما را چه شده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟

1.       این آیه با سؤال و استفهام انکاری مطلب خود را بیان نموده است و زمانی که خداوند از انسان سوال می کند و پاسخ انسان را مطلبی می داند که خود می خواهد  بیان کند یعنی اینکه خداوند قوة عاقله انسان را به رسمیت شناخته است و برای عقل انسان منزلت قائل شده است. لذا آیه هر چند در مقام توبیخ بشر است ولی همراه با تکریم بیان گردیده است.

2.       اعمال انسانها عبث نیست و بر اساس اعمالی که انجام می‌دهند انسانها در نزد خداوند به دو دسته مسلم و مجرم تقسیم می‌شوند و هر کس مکافات اعمال خود را خواهد دید. تصور عدم تفاوت انسانها در روز قیامت و در نزد خداوند وهم و خیالی بیش نیست.

3.       استفاده قرآن از دو واژه مسلم (تسلیم در مقابل امر و نهی الهی) و مجرم (خطاکار در مقابل امر و نهی الهی) نشان می دهد که اعمال انسان با میزان اطاعت و یا عصیان از دستورات الهی سنجیده خواهد شد.

4.       وقتی خداوند در روز قیامت بر مبنای اوامر و نواهی خود دربارة ما داوری خواهد کرد پس باید در همین دنیا نیز ما مبنای قضاوت خود را کتاب و سنت و خواست خداوند قرار دهیم تا جامعه را دچار توهم نکنیم. خداوند فرمود مسلم و مجرم تا همه بدانیم که ملاک خداوند اطاعت از امر اوست. مثلا اعمال انسان دوستانه اگر از روی ترس از خداوند انجام گیرد می‌شود مصداق تسلیم شدن در مقابل خداوند و به صاحبان چنین اعمالی مسلم می‌شود گفت. چون خداوند فرموده است که فقط از اهل تقوی اعمال را قبول خواهد فرمود.

5.       هرچند این آیه شیوه قضاوت کردن در خصوص دیگران را به ما می آموزد ولی این به معنی اجازه دادن به انسانها برای ابراز نظر در خصوص اعمال دیگران نیست. یعنی آیه در صدد تربیت و هدایت است نه در پی آموزش داوری و لذا از این آیه نمی‌توان استفاده کرد که ما باید انسانها را در همین دنیا به دو دسته مسلم و مجرم تقسیم کنیم و تعاملات خود را بر همین اساس با آنها تنظیم نمائیم. بلکه این آیه در صدد اصلاح نگاه است مبنی بر اهمیت امر و نهی الهی و لزوم حضور آن نگاه در همه امور فردی و اجتماعی جامعه اسلامی که سعی کنند خود را بر این اساس بسنجند.

6.       شاید بتوان از این آیه در عرصه اجتماع نیز ملاکی استخراج نمود و آن اینکه نباید در جامعه اسلامی جایگاه مجرم بالاتر از جایگاه مسلم باشد(در مواردی که جرم آشکار است) و در نتیجه جای معروف و منکر در جامعه عوض شود. خدا رحمت کند آیت الله مشکینی را که می‌فرمود: بعضی از اوقات می‌بینم انسانهایی تصویرشان به دیوار یک مسلمان نصب می‌شود که یقین دارم از ابتدای زندگی‌اش یک بار غسل واجب نکرده است.

موافقین ۰ مخالفین ۰

خلاصه ای از محتوای دعاهای ماه مبارک رمضان


در ایام  ماه مبارک رمضان هر روز دعایی خوانده می شود بنده مروری بر این سی دعا داشتم و تمام محتوای آنها را بررسی کردم همه مطالب دعاها را می توان در چهار بخش خلاصه کرد: 

درماه رمضان چه اعمالی را انجام دهیم؟

بخش اول اعمال و عباداتی است که روزه دار باید انجام دهد البته منظور از باید لزوما وجوب نیست. این اعمال شامل 1.روزه گرفتن، 2.نماز خواندن (نماز های مخصوص ماه مبارک را بجا آوردن)، 3.تلاوت قرآن، 4.ذکر و یاد خدا، 5.دعا خواندن و قنوت در مقابل خداوند، 6. استغفار و توبه 7.افطاری دادن، 8.به مؤمنین سلام گفتن با صدای بلند (افشای سلام)، 9.با انسان های گرامی و محترم هم نشین و هم صحبت شدن، 10.احسان و نیکی، 11.پوشاندن عیوب دیگران و غیبت نکردن، 12.عفت پیشه کردن و پرهیز از گناه آشکار، 13.سحرخیزی، 14.اجرای سنت های پیامبر اسلام، 15.انجام اعمال لیله القدر، 16.خواندن نافله نمازهای یومیه، 17.رسیدگی به ایتام، 18.رسیدگی به نیازمندان.

چه ویژگی های اخلاقی و معنوی برای روزه دار پسندیده است؟

بخش دوم صفات و ویژگی های اخلاقی است که باید از آنها برخوردار بود که شامل: 1.عدل و انصاف، 2.صبر بر تقدیر الهی، 3.تقوی، 4.خشوع در عبادات، 5.شرح صدر بر انجام عبادات و تحمل سختی های آن، 6.همراهی قلبی با انسان های نیک، 7.عدم رفق و مدارا با اشرار، 8.دوست داشتن اولیای الهی، 9.دشمن داشتن دشمنان دین خدا، 10.توکل به خداوند، 11.دوست داشتن احسان و نیکی، 12.اکراه داشتن از فسق و گناه، 13.قانع بودن، 14.صالح بودن، 15.فاضل بودن، 16.عصمت از گناه

برکات ماه رمضان برای روزه داران چیست؟

بخش سوم نتایج مطلوب حاصل از اعمال ماه رمضان که شامل نتایجی است که در دنیا حاصل می شود و نتایجی که در آخرت حاصل می گردد: نتایج دنیایی: 1.آشنایی با حجت ها و راهنما های  الهی ( قرآن، پیامبران خصوصا پیامبر اسلام، ائمه اطهار (ع)، عقل)، 2.عدم ابتلا به تیر بلا ( بلایی که ماهیت عذاب داشته باشد نه امتحان)، 3.برآورده شدن حاجات، 4.پاکی از پلیدی ها در این دنیا، 5.پوشیده ماندن معایب، 6.آسان شدن اعمال سخت و طاقت فرسا، 7.رهایی از اوهام  و شکیات، 8.دوری از بیهودگی و بطالت، 9.امنیت و احساس آرامش از عذاب و بی آبرویی و فقر و آنچه ناخشنود مؤمن است؛ . نتایج اخروی: 10.بهشت، 11.هم نشینی با اولیلاء الهی در بهشت، 12.پاسخ آسان به نکیر و منکر، 13.دوری از خذلان و خواری قیامت، 14.دوری از خشم و غضب الهی، 15.دوری از تازیانه عذاب فرشتگان جهنم؛ و آثار و نتایج دنیا و آخرت:  16.دوری از گناه، 17.رحمت الهی،  18.رضایت خداوند، تقرب خدا، عفو گناهان، ، 19. برخورداری از برکات رمضان، 20.قبولی اعمال، 21.توفیق الهی، 22.مشکور بودن تلاشها در درگاه الهی

در ماه رمضان چه ذکرهایی پسندیده است؟

بخش چهارم صفات و اسماء الهی است که واسطه فیض می باشند و تجلی آنها است که خیر دنیا و آخرت در این عالم وجود پیدا می کند.

یا اله العالمین، یاعافیا عن المجرمین، یا ارحم الراحمین، یا اجود الاجودین، یا ابصر الناظرین، یا منتهی رغبۀ الراغبین، یا هادی المضلین، یا ملجاء الاملین، یا امل المشتاقین، یا غایۀ الطالبین، یا غیاث المستغیثین، یا عصمۀ الخائفین، یا قرۀ عین المساکین، یا عز المسلمین، یا امان الخائفین، یا عالما بما فی صدور العالمین، یا منور قلوب العارفین، یا هادیا الی الحق المبین، یا منزل السکینه فی قلوب المؤمنین، یا قاضی حوائج الطالبین، یا مجیب دعوۀ المضطرین، یا مقیل عثرات المذنبین، یا جواد السائلین، یا عاصم قلوب النبیین، یا اسمع السامعین، یا رئوفا بعباده الصالحین، یا من لایشغله الحاح الملحین، یا رحیما بعباده المؤمنین. 


موافقین ۰ مخالفین ۰

تربیت باید بر اساس ادب، اخلاق و سنن حضرت محمد(ص) باشد

وَ إنَّک لَعَلی خُلُقٍ عظیم (قلم / 4)، و تو ای پیامبر سجایای اخلاقی عظیمی داری.

1.       انسان برای تربیت و تعالی اخلاقی و حرکت به سمت کمال انسانی حتماً نیازمند الگو است. فضیلت‌ها و مفاهیم ارزشی باید به شکل مجسّم و در رفتار عینی یک انسان ارائه گردد تا امکان تبعیت و انجام وظایف و دستورات الهی در عرصه اخلاق فراهم گردد. عرصه نظر نیازمند برهان است و عرصه عمل نیازمند الگو و تجربه.

2.       پیامبر گرامی اسلام کامل‌ترین الگوی مجسّم بشری در روی زمین است. اگر تمام فضیلت‌ها و ارزش‌ها از ابتدای خلقت بشر تا ابد قرار بود که مجسّم شوند به شکل یک انسان در آیند بدون شک آن انسان جز پیامبر اکرم(ص) مصداق دیگری نداشت.

   پیامبر اکرم (ص) خود می‌فرمایند: من برای به کمال رساندن فضایل اخلاقی مبعوث شدم و نیز فرمود: مرا پروردگارم تأدیب فرموده است پس تأدیب مرا به بهترین وجه نموده است.

3.       تأیید خداوند در قرآن به چنین شکلی از پیامبر اسلام(ص) که از هیچ شخص دیگری چنین تأییدی نشده است مسئولیت مسلمانان را سنگین می‌کند. مسلمانان باید سنن، آداب،‌رسوم، اخلاق و ادب رسول اکرم(ص) را به هر اندازه‌ای که به شکلی معتبر به دستشان رسیده است کاملاً یاد بگیرند و با عمل به آنها خود الگویی برای دیگران و زینتی برای شخص رسول اکرم(ص) باشند.

4.       در اکثر تفاسیر در ذیل این آیه مثال‌هایی که از اخلاق پیامبر ذکر نموده‌اند می‌شود فهمید که منظور از این آیه اخلاق اجتماعی پیامبر اسلام(ص) می‌باشد، ویژگی‌هایی چون صبر، تواضع، مدارا و سعه صدر پیامبر اسلام(ص) که باعث جمع شدن انسانها در اطراف پیامبر(ص) و در نتیجه هدایت آنها شد.

5.       امام حسین (ع) می فرمایند: اگر شخصی در گوش راست من به من اهانتی کند و در گوش چپم از من عذرخواهی نماید من اورا می بخشم چرا که پدرم امیر مؤمنان(ع) از جدم رسول الله(ص) نقل کرده است که کسی که عذر دیگران را نپذیرد  بر حوض کوثر وارد نمی شود ( وارد بهشت نمی شود ) هرچند عذر خواهنده به ناحق عذرخواهی کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰

قلم و نوشتجات از نعمت های مهم الهی هستند

ن وَالْقَلَم وَ ما یَسْطُروُن (قلم / 1) ، سوگند به قلم و آنچه را با قلم می‌نویسند.

1.       اولین چیزی که خداوند به آن قسم یاد کرده است قلم و نوشته‌ها می‌باشد. فهم ما از موضوعات مورد قسم خداوند دو امر است: الف) آنچه را که خداوند به آن قسم یاد می‌کند یکی از نعمت‌های الهی است.  ب) در بین نعمت‌های بی‌حد و حصر الهی که در این عالم هستند نعمتی را که خداوند بر آن قسم می‌خورد از اهمیت برخوردار است. پس معلوم می‌شود که قلم و نوشتجات نعمتی الهی و مهم هستند. به تجربه هم می‌دانیم که منشاء و سرچشمه همة تمدن‌ها نوشتجات و قلم می‌باشد.

2.       این آیه، یافته‌های تجربی بشر را به رسمیت شناخته است و بر آنها مُهر زده است ولی این به معنی تأیید و قبول آنها به عنوان امور صادق و هدایت‌گر نیست بلکه صرفاً به معنی به رسمیت شناختن است. و این مسئولیت صاحبان قلم و نوشتجات را سنگین می‌سازد. مثل به رسمیت شناختن اسنادی که به دادگاه ارائه می‌شود. چه بسا همان اسناد مُهر خورده و تأیید شده بر علیه ارائه دهندة آن اسناد مورد استفاده قرار گیرد.

3.       هر چند سخنان انسان نیز در قرآن امر مهم خوانده شده است و هر انسانی نسبت به سخنانی که بر زبان می‌آورد در روز قیامت مسئول خواهد بود ولی نوشتجات به دلیل ماهیت ماندگاری که دارد و نیز قابل تکثیر است افراد زیادی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در نتیجه نویسنده ممکن است در روز قیامت مجبور به پاسخگویی نسبت به مخاطبی باشد که صدها سال بعد از او و در کشوری دیگر به دنیا آمده است. بدون شک مطلب خوب نیز همینطور است و جزو باقیات الصالحات حساب می‌شود که ثواب آن را نویسنده ممکن است قرنها استفاده کند و در روز قیامت اسباب ترقی بیشتر جایگاه او را فراهم سازد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نظارت خداوند که هماهنگ با اختیار انسان است پرورش دهنده است

بسمه تعالی

ألَم یَعْلَم بِأنَّ اللهَ یَری (علق / 14) ، آیا نمی‌داند که خدا می‌بیند.

1.       عامل گناه در این عالم در اکثر موارد غفلت است و مهمترین راهکار از بین بردن غفلت احساس و درک حضور خداوند است. یعنی بدانیم خدای تبارک و تعالی در همه جا حاضر است در محل کار، تحصیل، استراحت، در حال خیال‌پردازی یا تفکر، مطالعه و یا هر حال دیگر . هیچ لحظه و هیچ جایی خداوند غائب نیست.

2.       شناخت و معرفت انسان به هر میزانی که نسبت به خداوند و صفات او بیشتر باشد یعنی عالم بودن، قادر بودن، سمیع و بصیر بودن و سایر صفات خداوند را خوب بشناسد آنگاه فهم درستی از حضور خداوند خواهد داشت و در نتیجه کاری برخلاف رضای خداوند انجام نمی‌دهد (لزوم معرفت به اسماء و صفات الهی).

3.       علاوه بر علم نسبت به صفات الهی، انسان باید قلباً بیابد که عالم محضر خداوند است و این نیاز به مجاهده دارد. نیاز دارد به نشست و برخاست کردن، رفاقت و همراهی کردن با انسانهایی که عالم را محضر خداوند می‌دانند آنهایی که با تمام وجود می دانند که: و هو معکم أیْنَ ما کنتم (حدید / 4) او با شماست هر کجا که باشید ( یقظه و بیداری اولین گام حرکت به سمت خداوند).

4.       ولی بعضی وقت‌ها برای درک حضور موانعی وجود دارد و انسان را از خداوند غافل می‌سازد. قرآن به همه آنچه که باعث می‌شود انسان از خداوند غافل شود لهو و لعب می‌گوید. مثلاً گاه پول و دارایی انسان را از خداوند غافل می‌سازد گاه عشق به باغ و خانه و گاه فرزند و همسر و یا شهوت جنسی و یا خورد و خوراک انسان را از خداوند غافل می‌کند. مجالس شادی و غم که در آن یاد خدا نباشد نیز باعث غفلت است امروز موسیقی، فیلم و هنرهای مبتذل یک عامل اصلی در غفلت اکثر انسانها از خداوند شده است. محاسبه و دقت در موانع و تلاش در جهت رفع آنها که مجاهده با نفس گفته می‌شود برای انسانی که می‌خواهد محضر خداوند را درک کند ضروری و لازم است( رفع موانع) .

5.       انسان باید اول رفع موانع نماید بعد بیداری از خواب غفلت است و در مرحله بعد تلاش برای درک حضور خداوند عالم قادر سمیع بصیر... در جایجای زندگی.

6.       نظارت خداوند را  که نظارتی کارآمد، جامع و کامل و هماهنگ با اختیار انسان است  تقویت کنیم و اگر قصد تربیت انسان داریم با توسعه نظارت خود که در اکثر موارد  ناکارآمد، ناقص و با اختیار انسان متناقض است نظارت الهی را تحت الشعاع قرار ندهیم. غرب در نظارت از ما بسیار موفقتر است ولی در تربیت انسان موفق نبوده است چون نظارتش الهی و هماهنگ با اختیار انسان نیست.

  7. از این آیه تابلویی خوش خط و زیبا بسازیم و نصب العین قرار دهیم و هر از چند گاهی در محل کار و زندگی مفهوم آیه را به هم متذکر شویم.

موافقین ۱ مخالفین ۰

بدترین کارها نهی از معروف است

أرَایْتَ الَّذی یَنْهی عَبداً اذا صَلّی (علق / 9 و 10) به من خبر ده از کسی که نهی می‌کرد بنده‌ای را که نماز می خواند.

1.       منظور از بنده ای که نماز می خواند پیامبر اکرم(ص) است و کسی که مانع نماز خواندن آن حضرت می‌شد عمویش ابوجهل بود.

2.       پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرموده است بدتر از اشخاصی که منکر را انجام می‌دهند و معروف را ترک می‌کنند و بدتر از کسانی که ترک امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند کسانی هستند که امر به منکر می‌کنند و نهی از معروف می‌نمایند. شاید یکی از مصادیق امر به منکر فراهم نمودن ابزار و آلات گناه توسط پدر و مادر در خانه است که به راحتی فرزندان بتوانند مرتکب گناه شوند. خیلی از اوقات پدر و مادرها ناخواسته و ندانسته مرتکب نهی از معروف و امر به منکر می‌شوند.

3.       اگر بدانیم کاری درست و در مسیر هدایت است هر چند مخالف سلیقه ما باشد نباید مانع انجام آن کار شد. مثلاً در زمان فعلی رفتن به مسیری که درآمد کمتری دارد ولی کمتر آخرت فرد به خطر می‌افتد خلاف سلیقه‌ خانواده است و خانواده‌ها فرزندان خود را به سمتی هدایت می‌کنند که در آن درآمد خوبی باشد.

4.       در این آیه مصداق معروف نماز می‌باشد ودر آیات بعدی تقوی هم به آن اضافه می‌شود. و نشان می‌دهد که این دو معروف در مقایسه با سایر معروف‌ها در نزد خداوند عالی‌ترین اعمال می‌باشند. خداوند تضعیف هیچ معروفی را به اندازه تضعیف و مانع تراشی برای نماز و تقوی بد نخوانده است. می‌شود از این آیه استفاده کرد و گفت که باید همة جامعه اسلامی اعم از حاکمان و ثروتمندان و مؤثران و آحاد مردم مؤمن تلاش کنند که خدا ترسی و خواندن نماز در جامعه رونق یابد و با عواملی که خدا ترسی را در دل مردم کم می‌کند و گناه کردن عادی می‌شود و جایگاه نماز را در بین مردم تضعیف می‌کند باید مبارزه کرد.

موافقین ۲ مخالفین ۰

برگشت به سوی خداوند سرنوشت همه است

إنَّ الی رَبِّک الرُّجعی (علق / 8)، به درستی که برگشت همه به سوی پروردگار توست.

1.       فرآیند زندگی بشر در هشت آیه اول سوره علق به این صورت ترسیم شده است که: خداوند انسان را خلق کرده است و خداوند جسم انسان را پرورش و رشد داده است، خداوند مراحل رشد استعدادهای درونی انسان (علم و ایمان) را محقق نموده است و مرجع و محل برگشت انسان پس از مرگ نیز خداوند است.

2.       آیه هر چند حالتی توصیفی و بیان یک واقعیت را دارد ولی اولاً‌حمایت و دلگرمی برای شخص پیامبر اکرم (ص) و مؤمنان می‌باشدو ثانیاً‌تهدیدی برای مخالفان و دشمنان دین خدا می‌باشد. زیرا معنی آیه این چنین می‌شود که ای انسان اگر اظهار فقر و نیاز به درگاه خداوند بنمایی و بر پیامبرش در جهت هدایت خودت ایمان بیاوری و اطاعت امر او کنی یا اظهار بی‌نیازی کنی و بر دین خدا طغیان کنی و هر گناهی را مرتکب شوی نهایتاً‌به سوی خدا خواهی آمد و نتیجه اعمال و رفتار و افکار خود را خواهی دید.

3.      از آیه فهمیده می شود که به عدد انسانها راه برای رسیدن به خداوند وجود دارد ولی رسیدنی سعادت است که همراه با رضایت پروردگار باشد. ارجعی الی ربک راضیتا مرضیه 

4.     از این آیه می توان استنباط نمود که اگر ما بدانیم که مرگ و بعد از مرگ ما چه خواهد شد چگونه زندگی کردن را یاد خواهیم گرفت. اگر بدانیم که برگشت گاه ما خداوند است و خداوند ناقد بصیری است که ذره خیر و شر را می بیند آنگاه ما با رعایت احتیاط زندگی می کنیم نه با تسامح و تساهل. و اگر ما یقین کنیم (در این امر یقین محال است) که برگشت گاه ما خداوند رحمن است که بی حساب همه را خواهد بخشید آنگاه تکلیفی انجام نمی دهیم و امیدوار به سعادت آخرت خواهیم بود.

موافقین ۳ مخالفین ۰

طغیان و گناه نتیجه احساس بی نیازی است

کَلّا إنَّ الْإنْسانَ لَیَطْغی أنْ رَآهُ اسْتَغْنی (علق / 6 و 7)چنین نیست به درستی که انسان طغیان می‌کند وقتی که خود را بی‌نیاز ببیند.

1.       مهمترین آسیبی که در مسیر هدایت و کمال متوجه انسان است احساس بی‌نیازی از خداوند است. احساس بی نیازی رابطه انسان با خداوند را مختل می‌کند و در نتیجه فرصت بهره‌مندی از هدایت الهی را از بین می‌برد که به آن طغیان و عدم اطاعت از امر الهی گفته می‌شود.

2.       علت احساس بی‌نیازی، دل بستن به اسباب است. انسان خود را مشغول اسباب و علل محسوس و مادی می‌کند و از مسبب الاسباب و خداوند غافل می‌شود. گاه اسباب در چشم انسان آنچنان قدرتمند می‌نماید که تصور می‌شود که مثلاً پزشک و تجهیزات پزشکی یا مهندس و تکنولوژی پیشرفته مهندسی می‌تواند هر کاری انجام دهد و حتی انسان سعادتمند شدن خود را در دست تکنولوژی و صاحبان تکنولوژی می‌بیند. اسباب  حمل و نقل، اسباب درمان، اسباب اطلاع رسانی سمعی و بصری و اسباب ارتباطات از جمله مهمترین اسباب مؤثر در احساس بی‌نیازی انسان معاصر می‌باشد.

3.       تنها راه از بین بردن روح طغیان و در نتیجه نزدیک شدن به خداوند، تقویت احساس فقر و نیاز به خدا است. انسان باید به یقین دریابد که در این عالم هیچ سبب مستقلّی که تأثیر استقلالی بر مسبب داشته باشد وجود ندارد.

محی‌الدین عربی در فتوحات مکیه می‌نویسد: مؤمن باید دو وجه داشته باشد یک بُعد فقر و یک بُعد غنی و بی‌نیازی؛ نسبت به خداوند فقیر و محتاج باشد و نسبت به غیر خداوند غنی و عزیز و در مقابل غیرخداوند خود را کوچک و خوار نسازد.

4.       کثرت نماز روح فقر نسبت به خداوند را تقویت و روح خواهش و درخواست و اظهار فقر به غیر خداوند را تضعیف می‌کند.

5.       در بعضی از روایات، استغنا و بی‌نیازی را به معنی ثروت و داشتن مال و ثروت زیاد گرفته‌اند. یعنی گفته اند ثروت باعث احساس بی نیازی به خداوند می شود. به نظر می‌رسد یکی از مصادیق بارز دل بستن به اسباب مادی پول و ثروت است. اگر انسان در خود ظرفیت ثروتمند شدن را نمی‌بیند و نگران طغیان و عدم اطاعت از امر خداوند است باید برای آن چاره‌ای بیاندیشد و با ردّ مال به نیازمندان و فقرا آخرت خود را آباد سازد.

6.       امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) در روایتی توصیه فرموده است که انسان باید احساس نیاز به مردم را همراه با احساس بی نیازی به آنها را با هم داشته باشد. این مطلب با برداشت‌های سیاسی از این آیه موافق است که هر قدرتمند سیاسی باید خود را قدرت مطلق نداند و باید مردم یا یک سیستم نظارتی بر او نظارت داشته باشد به نظر می‌رسد هر مؤمنی باید به این روایت معتبر علوی (ع) عمل کند.

کان علی (علیه‌السلام) یقول: لِیَجْتَمِعْ فی قَلْبِکَ‌ الْإفتقارُ الی النّاسِ و الاستغناءُ‌ عنهم فیکونَ‌إفْتقارک إلَیْهم فی لِینِ کَلامِک و حُسنِ بِشرک وَ یَکونَ إسْتِغْناؤکَ عنهم فی نَزاهَهِ عِرْضِک و بَقاءِ عِزِّکَ. (اصول کافی، ج 2 /ص 149)

حضرت علی(علیه‌السلام) همیشه می‌فرمود: باید در دلت احتیاج به مردم و بی‌نیازی از آنها با هم جمع شود، احتیاج به آنها باعث خوش صحبتی و خوش برخوردی می‌شود و بی‌نیازی از آنها باعث حفظ عزّت و آبرو می‌شود.

 

موافقین ۳ مخالفین ۰

فایل درس


۱- اندیشه اسلامی ۲

۲- انیدشه اسلامی۲ (۹۴)

۳- اندیشه اسلامی ۱ (۹۴)

موافقین ۰ مخالفین ۰

مقالات

ئشلاشمث


1 - وسعت معنایی عدالت در قرآن


2 - هوش معنوی


3 - مدیریت فرهنگ


4 - مبانی رفاه اجتماعی


5 - حکومت اسلامی در حکمت متعالیه


6 - ابعاد طرح تفکیک جنسیتی دانشجویان

موافقین ۱ مخالفین ۰