بسم الله الرحمن الرحیم

ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوا وَّقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ (اعراف/95)

ترجمه آیه: سپس به جای رنج و سختی و ناامنی، راحتی، آسایش و فراوانی را جایگزین ساختیم تا برگردند و گفتند پدران ما هم سختی و آسایش داشتند (امر را طبیعی جلوه دادند) وقتی چنین شد ناگهان آنها را به عذابی سخت گرفتار ساختیم در حالی که متوجه نبودند

1- این آیه به دومین سنت الهی اشاره دارد . خداوند بعد از فرستادن پیامبران و ابلاغ وحی و آشنا کردن مردم با معارف دینی ابتدا با سختی و رنج آنها را می آزماید و سپس به رفاه و آسایش و فراوانی مبتلا می کند. اولی از مسیر صبر و دمی از مسیر شکر بندگی را تقویت می کند. ابتلا به رفاه و آسایش را در معارف اسلامی سنت مکر می گویند چون نعمت در اکثر مواقع انسان را از منعم غافل می کند.انسان ها به لحاظ روحی یکسان نیستند، برخی ظرفیت برخورداری و دارایی را ندارند و از خدا دور می شوند و برخی ظرفیت تحمل نداری و فقر را ندارند و در نتیجه از خدا دور می شوند و خداوند هر دو گروه را می آزماید که در قیامت بهانه ای نداشته باشند.

2- غفلت از خداوند و نسبت دادن همه چیز به طبیعت و حذف قدرت قاهره ی الهی از معادلات این دنیا، انسان را گرفتار می کند و متاسفانه اکثر انسان ها به این مشکل گرفتارند.

3- دوران فراوانی و رفاه اگر انسان را به شکر وا ندارد انسان به سنت سومی مبتلا می شود به نام استدراج که  عمرش صرف لذت و خوشگذرانی می شود و  تدریجا عمرش به پایان می رسد و انسان زمانی چشم باز می کند که تشییعش می کنند. در آیات متعدد حالت انسان مستدرج (مشغول به لذات دنیا و غافل از خداوند) به اشکال زیر روایت شده است: مرگ سراغش می رود در حالی که متوجه نبود، در حالی که خواب بود، در حالی که سرگرم چیزهای غیر ضروری بود. هم لایشعرون ، هم نائمون ، هم یلعبون

4- هیچ جامعه ای نباید صرفا با ثروت و یا فقر میزان توفیقش سنجیده شود چون برخورداری و محرومیت امتحان های الهی هستند نه برخورداری نشانه توسعه است و شاخصی برای موفق بودن مدیران و نه محرومیت و فقر مالی نشانه ناموفق بودن مدیران و عقب ماندگی جامعه است. اگر این شاخص ها مقبول بود قارون مدیر موفق و بسیاری از انبیا مدیر ناشایستی می بودند.