بسم الله الرحمن الرحیم
وَ نَزَعْنَا مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا فَقُلْنَا هَاتُواْ بُرْهَانَکُمْ فَعَلِمُواْ أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنهُم مَّا کَانُواْ یَفْترُونَ (قصص/75)
ترجمه آیه: و از میان هر امتى گواهى بیرون مىکشیم و مىگوییم: «برهان خود را بیاورید.» پس بدانند که حقّ از آنِ خداست، و آنچه به دروغ افترا می بستند از دستشان مىرود.
1. مراد از" شهید" گواه اعمال است و از واژه نزعنا معلوم است که منظور در این آیه لزوما پیامبر مبعوث در هر امت نیست بلکه می تواند پیامبر، وصی و امام بعد از پیامبر، انسانهای عادل در جامعه و خوبان هر جامعه ای و حتی امامان جور در هر امتی باشد. امام باقر (ع) در ذیل آیه" وَ نَزَعْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً" فرمود: شهید از این امت، امام این امت است. و نیز فرمود: یعنى از هر فرقهاى از این امت امام آن گواه است بر ایشان. در زمان ما شهیدان و نیز مؤمنینی که در دفاع از دین و رهبری دینی جامعه هیچ کم نمی گذارند شاخص و گواه خوبی بر اعمال ما خواهند بود.
2. موضوع اصلی این آیه شرک و کفر است و خداوند حال مشرکین را در قیامت بیان می کند. برهان عقلی در جایی است که شاهد حسی وجود نداشته باشد و قیامت محل برهان عقلی نیست. با وجود شواهد عینی محسوس بر باطل بودن شرک مثل حضور آنها در محکمه الهی و نیز وجود پیامبران امتها و امامان عدل و امامان ظلم خداوند برای تحقیر مشرکان از آنها درخواست می کند که دلایل و براهین خود را همانطوری که در دنیا اقامه می کردید بیان کنید و آنها در چنین شرایطی قادر به بیان برهان نیستند چرا که باطل بودن برهانشان آشکار شده است. فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ"-، یعنى پندار باطلشان، که خدا شریکى دارد، از ایشان غایب شد، و در آن هنگام به یقین دانستند که خدا در الوهیت، شریکى ندارد.
3. ظاهر آیه چنین می فهماند که خداوند از هر گروه مشرک، یکى از افراد برجسته را به عنوان شاهد و سخنگو بیرون مىکشد و از او مىپرسد: شما به چه دلیل مشرک شدید؟ ولى با توجّه به روایتى که در ذیل آیه از امام باقر علیه السلام آمده است و در بند اول ما ذکر کردیم، مراد این است که در هر عصر و زمانى، انسان معصومى (پیامبر یا وصىّ پیامبر) که به اعمال مردم آگاه باشد وجود دارد تا در قیامت به عنوان گواه رفتار مردم، شاهد قرار گیرد.
4. عقاید و افکار خود را بر اساس برهان و دلیلِ محکم تنظیم کنیم. برای عقاید و رفتار خود به دنبال حجت قاطع بگردیم و بدون حجت اقدامی نکنیم چون در قیامت زبانمان قاصر از دفاع خوهد بود. بعضی از انسان ها را در زمان خود می شناسم که بدون حجت و گاهی اوقات به استناد سخن کفار جان و مال و عرض خود را به خطر می اندازند. مثلا در دفاع از بی حجابی و یا عدم دفاع از مظلومین جهان خصوصا مسلمانان. اگر صحنه محشر را در برابر چشمانمان زنده کنیم بعید می دانم بر اساس تئوری های اثبات نشده ی سود محور و مادی که اکثرا شرک آلود است حتی یک ریال خود را صرف کنیم. چون می دانیم که برای همان یک ریال نیز باید پاسخگو بود. زیرا در محکمه الهی شرک برهانى و بهانه، خریدارى ندارد.