بسم الله الرحمن الرحیم

قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُواْ بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَ کَذَالِکَ سَوَّلَتْ لىِ نَفْسىِ(طه/96)

ترجمه آیه: گفت: «به چیزى که [دیگران‏] به آن پى نبردند، پى بردم، و به قدرِ مُشتى از اثر فرستاده [خدا] برداشتم و آن را در پیکر [گوساله‏] انداختم، و نفس من برایم چنین فریبکارى کرد.»

1.       جمله‏ى «بصرت به» از بصیرت به معناى فهمیدن است و کلمه "اثر" هر نشانه و علامتى است که از هر چیزى بعد از رفتن آن به جاى مى‏ماند، به طورى که هر کس ببیند به آن چیز پى مى‏برد، مانند ساختمانى که اثر بنا است، و به همین خاطر جاى پا را نیز اثر می گویند. قبض به معنی گرفتن و برداشتن است و نبذ به معنی انداختن و ریختن بکار می رود. واژه سوّل به معنی فریفتن است و تسویل یکی از حالات نفسانی انسان است که نفس و خواسته های شهوانی انسان، گناه را در چشم او زیبا جلوه می دهد.  

2.     این آیه، جواب سامرى را حکایت مى‏کند. وقتی حضرت موسی پرسید:" فَما خَطْبُکَ یا سامِرِیُّ" یعنی این چه کاری بود که تو کردی؟ بی شک منظور سوال کننده علت یابی می باشد ولی پاسخ دهنده می تواند کار خود را هم در کنار بیان علت توضیح دهد. پس جواب اصلی همان است که در آخر آیه گفته است:  که فریب نفسم را خوردم، و آن باعث شد من آن کار را بکنم.‏

3.     سامرى در جواب حضرت موسی به بصیرت خود استناد می کند و می گوید من چیزی را بلد بودم که دیگران بلد نبودند. به نظر بنده با شناختی که از انسان های تیزهوش دارم همین پاسخ هم می تواند علت و داعی کار سامری باشد. انسان ها را بیشتر از اهداف دور دست، همین توانایی شان به انجام کاری که دیگران نمی توانند انجام دهند، به کارهای خلاف اخلاق و ایمان می کشاند. وقتی من می توانم شبیه سازی انسان بکنم و دیگران قادر به انجام آن نیستند چرا من شبیه سازی نکنم؟ وقتی من می توانم وارد بانکی شوم که هیچکس نمی تواند وارد آن بانک شود چرا وارد نشوم؟ وقتی من می توانم همه فیلترها را بشکنم و وارد سایت هایی شوم که هیچکس نمی تواند بشود چرا این کار را نکنم؟ این افراد جز نشان دادن قدرت خلاقیت خود هدف دیگری ندارند و متاسفانه همین امر باعث ایجاد گرفتاریهای زیادی برای چنین افرادی در دنیا و آخرت می شود.

4.     معنی آیه چنین می شود که من دیدم می توانم گوساله ای بسازم که از دهانش صدای خاصی در می آید و چون دیگران این کار را نمی دانند واله این کار من خواهند شد و لذا یک مشت از طلاهای شما (موسی) را برداشتم و به ترکیب مجسمه اضافه کردم و در حقیقت من فریب نفسم را خوردم.

5.     یکى از حالات نفس انسانى تسویل است، که نفس را به این اعتبار «مسوّله» نامند. منظور این است که نفس گناهان را در چشم انسان زیبا جلوه می دهد در نتیجه انسان به آن گناه مرتکب می شود. مثلا دزدی زرنگی جلوه می کند. رشوه و حق کشی نوعی انسان دوستی و حل مشکل جلوه می کند. تسویلات نفس می تواند انسان را به بدترین بلاها گرفتار کند چنانچه سامرى به اقرار خود گوساله‏پرستى و گمراهى ششصد هزار نفر بنى اسرائیلى را از تسویلات نفس خود می شمارد.