بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ یَاهَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّواْ ؛ أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَیْتَ أَمْرِى(طه/ 92 و 93)
ترجمه آیات: [ موسى] گفت: «اى هارون، وقتى دیدى آنها گمراه شدند چه چیز مانع تو شد؛ که از من پیروى کنى؟ آیا از فرمانم سر باز زدى؟»
1. حضرت موسی برای اخذ تورات به کوه طور رفت و حضرت هارون را جانشین خود قرار داد. در چهل روزی که حضرت موسی در میقات بود قوم بنی اسرائیل توسط سامری به انحراف کشیده شد و اکثر قوم بنی اسرائیل بت پرست شدند. نحوه برخورد حضرت موسی با این موضوع، بسیار مهم است.
2. اول از همه حضرت موسی، جانشین خود را توبیخ می کند تا بفهماند که رهبران باید پاسخگوى انحرافات مردم باشند. اگر رهبران از افراد فاسق باشند و خود مروج فساد باشند بیشترین تقصیر متوجه آنها است و اگر در مقابل انحراف و فساد جامعه فقط سکوت کرده باشند باید بدانند که سکوت و بىتفاوتى مسئولین، توبیخ دارد. حضرت موسی هارون را به دلیل سکوت توبیخ می کند.
3. در اینجا این سؤال پیش مىآید که موسى ع و هارون ع بدون شک هر دو پیامبر بودند و معصوم، این جر و بحث و عتاب و خطاب شدید، از ناحیه موسى و دفاعى که هارون از خودش مىکند چگونه قابل توجیه است؟ در پاسخ بایدگفت: که موسى یقین داشت برادرش بىگناه است، اما توبیخش دو اثر داشت: نخست به بنى اسرائیل بفهماند که گناه بسیار عظیمى مرتکب شدهاند، انحراف از توحید و بازگشت به شرک بعد از آن همه معجزات و آثار عظمت حق، گناه بسیار بزرگی است. بدون شک براى حفظ هدف و گذاردن اثر روانى در افراد منحرف، و نشان دادن عظمت گناه به آنها این برنامهها، مؤثر است و قطعا هارون نیز در این ماجرا کمال رضایت را داشته است. دیگر اینکه بىگناهى هارون با توضیحاتى که مىدهد بر همگان ثابت شود و بعدا او را متهم به مسامحه در اداء رسالتش نمىکنند.
4. حضرت موسی بعد از هارون به سراغ عامل اصلى توطئه یعنى" سامرى" رفت، و او را به سه مجازات محکوم کرد: طرد از جامعه و منزوى ساختن او به طوری که همگان باید از او فاصله می گرفتند و مجازات دردناک اخروی و سوزاندن گوساله و انداختن آن به دریا در مقابل چشم او.
5. سوم به سراغ گوسالهپرستان رفت و به آنها حالى کرد که این گناه به قدرى بزرگ است که براى توبه کردن از آن باید گروهى با دست یکدیگر کشته شوند، و این خونهاى کثیف از کالبد این جامعه بیرون ریزد تا براى همیشه این فکر انحرافى خطرناک از مغز آنها بیرون رود.
6. در تمام حوادث و اتفاقات ناگوار می توان از این الگو برای تحلیل و نیز نحوه برخورد استفاده نمود. مثلا در همین حادثه ناگوار ساختمان پلاسکو که فرو ریخت و عده ای از آتشنشانان زیر آوار ماندند، هم مسئولین مقصرند که در معایب ساختمان و نحوه مدیریت آن اشکالات را دیده اند و سکوت اختیار نموده اند و هم عامل اصلی و مقصر آتش سوزی باید پیدا شود و مورد قضاوت قرار بگیرد و هم عامل انسانی و خود ساکنین ساختمان مقصر هستند که با پرداخت جرایمی که در آتش سوزی مبتلا به آن جرایم شده اند تنبیه خواهند شد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.