بسم الله الرحمن الرحیم
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى(طه/2)
ترجمه آیه: قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى.
1. راغب اصفهانی در کتاب مفردات الفاظ قرآن مىگوید: «شقاوت و سعادت از نظر نسبت مثل همند، هم چنان که سعادت دو نوع است: یکى سعادت دنیوى، و یکى سعادت اخروى، و سعادت دنیوى هم سه قسم است، سعادت نفسى و بدنى و خارجى، همچنین شقاوت، دنیوى و اخروى است، و دنیوى آن نفسى و بدنى و خارجى است». اگر سعادت بدنی در دنیا آسایش و راحتی آن باشد شقاوت بدنی در دنیا به سختی افتادن آن خواهد بود و در این آیه منظور از شقاوت همین معنی می باشد. بنا بر این معناى آیه مورد بحث این مىشود که ما قرآن را نازل نکردیم براى اینکه تو خود را به تعب و سختی اندازى.
2. روایات زیادی در توضیح این آیه وجود دارد که همه بیانگر این است که پیامبر اسلام خود را به سختی می انداخت هم در عبادت شخصی و هم در تبلیغ دین مبین اسلام. مثلا در روایتی آمده است که پیامبر اسلام در تمام شب نماز میگزارد و اگر خوابش می گرفت برای غلبه بر خواب سرش را به ستونی می بست. و یا نقل شده است که پیامبر اکرم بر روی انگشتان پا نماز می گذارد و لذا پاهایش ورم می کرد و یا در کتاب کافی از امام باقر و امام صادق نقل شده است که پیامبر اسلام تمام شب را بر روی انگشتان پا نماز گذارد و عایشه اعتراض کرد که چرا اینقدر خود را اذیت می کنی در کتاب احتجاج طبرسی نیز از زبان امام کاظم چنین نقل شده است و امام اضافه کرده اند که این نوع عبادت از پیامبر اسلام ده سال طول کشید و رنگ پیامبر به دلیل کم خوابیدن و کم خوردن ها و ریاضت ها زرد شده بود که این آیه نازل شد و خداوند به او دستور فرمود که بر خود آسان گیرد و خاطر نشان کرد که وحى نفرستاده است که تا این اندازه خود را رنجور سازد.
3. در تفسیر شبّر که تفسیری بسیار مختصر است ولی در عین حال به مهمترین نکات تفسیری اشاره می کند آمده است که یکی از علل به سختی انداختن رسول اکرم، حزن و اندوهی بود که به سبب عدم هدایت قوم خود داشت. و ابن عربی می گوید خداوند به پیامبرش فرمود عدم هدایت کفار به دلیل کم کاری تو نیست بلکه تنها انسان هایی که در دل خشیت و ترسی دارند هدایت می شوند.
4. هرچند این آیه شأن نزولش حضرت ختمی مرتبت است ولی پیامی عمومی دارد و آن اینکه: وحى الهى براى ایجاد رنج و زحمت نازل نشده است. دین اسلام دین رهبانیت نیست و نیز دین خود آزاری نیز نیست و درست نیست که بگوییم اگر بی دلیل خود را به رنج و زحمت انداختیم پس ثواب بیشتری عایدمان خواهد شد. بدون شک در بین دو کاری که وظیفه ما است و باید انجام دهیم و یا مستحب است که انجام دهیم کاری که زحمت زیاد دارد ثواب بیشتری دارد ولی اگر خداوند عملی را واجب و یا مستحب نکرده ولی ما را به سختی می اندازد دلیلی بر ثواب بیشتر آن عمل وجود ندارد. قمه زنی و یا با تیغ بدن را زخمی کردن و یا کارهایی شبیه اینها که ریشه در دستورات الهی ندارند از نظر اسلام بیهوده خود را به زحمت انداختن است و هیچ پاداشی متوجه این کارها نیست.