اگر نمی توانیم راه درست را خودمان پیدا کنیم حتما از آگاهان و رهروان طریق سعادت پیروی کنیم


ترجمه آیه: به‌درستی که در این معنا تذکری است برای هر کس که فهم داشته باشد و گوش فرا دهد و حاضر باشد.

1- کلمة قلب به معنای نیرویی است که آدمی بوسیله آن تعقل می‌کند و حق را از باطل و مضر را از مفید و خیر را از شر تشخیص می‌دهد و القاء سمع به معنی گوش دادن و پیروی کردن است و قرآن در این آیه انسانها را به دو دسته تقسیم کرده است. عده‌ای که خود دارای قوة عاقله هستند و قادر به تشخیص خوب از بد هستند و عده‌ای که قوة تفکرشان قوی نیست ولی علمای راستین را می‌شناسد و با پیروی از آنها راه خود را پیدا می‌کند. قرآن هر دو دسته را تأیید می‌نماید و می توان از این نوع دسته‌بندی، گروه سوم را نیز تشخیص داد که از روی لجبازی عبرت نمی‌گیرند و مسیر حق را نمی‌روند. امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) مردم را به سه دسته تقسیم می‌کند: دانشمند الهی و آموزنده‌ای که قصد رستگاری دارد و انسانهای پشه مانند که سرگردانند. (نهج‌البلاغه حکمت 147)

2- این معنی از آیه در جاهای دیگر قرآن نیز آمده است مثلا در سورة ملک خداوند از زبان اهل جهنم می‌فرماید که اگر می‌شنیدیم و یا تفکر می‌کردیم اهل آتش دوزخ نمی‌شدیم. (ملک / 10) یعنی راه های هدایت عبارت از تعقل و پیروی از رهروان طریق حق می باشد.

3- منظور از «ذلک» اشاره به قصه‌های عبرت آموز امت‌های پیشین است که هلاک شده‌اند و در قرآن قصة آنها آمده است. وقتی حادثه ای رخ می دهد و یا واقعه ای تاریخی نقل می شود یا قوه عاقله انسان قوی است و خودش تحلیلی از آن ارائه می دهد و عبرت های آن را برای خودش و دیگران استخراج می کند ویا فرد از تحلیل و نکات هدایتگر دیگران که قابل اعتماد باشند استفاده می کند و راه هدایت را پیدا می کند. داستان باعث خواب بچه‌ها و بیداری بزرگان است.

4- از واژه شهید به معنی گواه سه شرط عبرت گرفتن از قصه‌ها و حوادثی که در جهان رخ می‌دهد استفاده می‌شود اول اینکه انسان خود حاضر باشد یعنی هوشیار و غیرمشغول به چیزهای سرگرم‌‌کننده و لهو و لعب باشد دوم آگاه از صحّت حادثه باشد و بدون تحقیق و دقت هر قصه و حادثه‌ای را نپذیرد. و سوم خود اراده و قصد شنیدن و عبرت گرفتن را داشته باشد.