انسان محضر خداوند است و نباید غیر خدا را در دل خود جای دهد
ترجمه آیه: و مسلّماً ما انسان را خلق کردیم و ما به وسوسههای نفسانی او بخوبی آگاهیم و به انسان از رگ گردن او نزدیکتریم.
1- وسوسه خطور افکار زشت و ناپسند در دل میباشد و ریشه این لغت وسواس است به معنی صدای زیور آلات زنان و یا سخنی که درِگوشی و آهسته گفته شود که هر دو بر دل انسان مؤثر هستند.
2- یکی از ویژگیهای این آیه استمرار است یعنی هم خلقت انسان از زمان آغاز بی وقفه استمرار دارد و هم تا زمانی که هستی او باقی است، لحظه ای خداوند از خطورات قلبی انسان غافل نیست و همواره از رگ قلب انسان به او نزدیکتر است (و این امر لحظهای انقطاع ندارد).
3- این آیه دلالت بر قدرت و علم خداوند دارد. علمی که از لایة اتفاقات ظاهری عبور می کند و به کنه و باطن حوادث مثل خطورات قلبی انسان میرسد. خداوند از تردیدها، ارادهها، هواها و هر آنچه که در قلب انسان رخ میدهد آگاه است.
4- تعبیر نزدیکی خداوند به انسان از رگ گردن، بیانی عام فهم است و در رابطه خداوند با انسان نه تنها این تعبیر صادق است بلکه تعابیری از این محکمتر نیز در قرآن وجود دارد. اِنَّ الله یحول بین المرء و قلبه (انفال/24) یعنی خداوند حائل بین انسان و قلبش است و از خود انسان به خودش نزدیکتر است.
5- وسوسه در مراحل حدیث نفس و یا میل درونی مؤاخذه ندارد و از سوی خداوند بخشوده شده است ولی وقتی با اختیار قلب در امری حکم میکند و چیزی را تأیید و یا رد میکند (اعتقاد) و یا قصد انجام فعلی را در درون پیدا میکند و مقدمات آن را در عمل فراهم می کند مؤاخذه دارد.
6- ریشه وسوسه یا خود انسان و شهوات اوست و یا شیطان است که شامل شیاطین از جنس انسان و جنّ میشود که خداوند آنها را خنّاس نام مینهد.
7- از این آیه فهمیده میشود که توجه به علم خداوند و احساس حضور او در همه جا، حتی در خطورات قلبی، مانع ارتکاب گناه است. عالم محضر خداوند است و در محضر خداوند گناه نکنیم.