بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مَا کاَنَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى حَتىَ یَبْعَثَ فىِ أُمِّهَا رَسُولًا یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَتِنَا وَ مَا کُنَّا مُهْلِکِى الْقُرَى إِلَّا وَ أَهْلُهَا ظَالِمُونَ (قصص/59)
ترجمه آیه: و پروردگار تو هرگز ویرانگر آبادی نبوده است مگر اینکه پیشتر در مرکز آبادی آنها پیامبرى برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند، و ما شهرها را- تا مردمشان ستمگر نباشند- ویران کننده نبودهایم.
1. کلمه امّها به معنی مادرش است و ضمیر "ها" در آن به قری که جمع قریه است برمی گردد و منظور از مادر قریه ها، آبادی اصلی یا مرکز آبادی ها مثل واژه پایتخت یا مرکز استان می باشد.
2. این آیه یکی از سنن الهی را بیان می کند و آن اینکه خداوند هیچ آبادی را با بلای آسمانی مانند سیل و طوفان و یا بلای زمینی مانند زلزله و آتشفشان خراب و اهالی آن را عذاب نمی کند مگر اینکه قبلا پیامبری بر آنها مبعوث کند و آنها پیامبر را تکذیب کنند و مسیر شرک و کفر را پیش بگیرند.
3. در این آیه بطور تلویحی پرده از یک سنت الهی دیگر نیز برداشته شده است و آن اینکه پیامبران الهی به دهات و جاهای کوچکی که محل رجوع مردم زیادی نیستند فرستاده نمی شوند؛ بلکه پیامبران به شهرهای مرکزی و اصلی یک منطقه مبعوث می شوند. شاید دلیل آن این باشد که شهرهای مرکزی از جمعیت زیادی برخوردار است و ساکنان سایر آبادی ها نیز برای رفع نیازها و مایحتاج ضروری خود به آنجا مراجعه می کنند.
4. برخی از مفسرین دلیل دیگری نیز برای فرستادن پیامبران به شهرهای بزرگ بیان کرده اند. مثلا گفته اند اهالی شهرهای بزرگ ویژگی هایی دارند که آنها را شایسته ارسال رسل نموده است. و لذا پیشنهاد داده اند که کارهای بزرگ فرهنگی باید از شهرهای بزرگ آغاز شود تا علاوه بر گستردگی حیطه تأثیر، ضریب نفوذ آن نیز زیادتر شود.
5. یک نکته زیبای ادبی آیه فن التفاتی است که در اینجا رعایت شده است. آیات قبلی خداوند متکلم مع الغیر است و در این آیه سوم شخص غایب و مفرد. نکته این التفات این است که: خداوند پیامبرش را در مقابل کفار و مشرکین قریش تصویر می کند و خود را حامی پیامبرش که اگر پیامبرش را تکذیب کنند، شرایط عذاب کردن آنان فراهم است. این ادبیات هم تقویت نفس پیامبر خداست و هم تاکیدى براى تهدید مشرکان.
6. برخی از افراد نادان حوادث طبیعی را به عذاب الهی تفسیر می کنند و می گویند چون گناه زیاد شده لذا خداوند این بلا را برای مردم شهری نازل کرده است در حالی که در این آیه خداوند خود را از عذاب ظالمان و کسانی که بی تردید مشرک و کافر هستند منزّه کرده است. و فرموده است تا حجت تمام نشود کسی به عذاب گرفتار نمی شود. چگونه شخصی به خود اجازه می دهد که بگوید خداوند رحمن و رحیم، مسلمانی را به عذاب گرفتار ساخته است.
7. امتحان الهی غیر از نزول بلا و عذاب است. خداوند همه بندگان خود را در همه لحظه ها امتحان می کند و امتحان ممکن است دادن نعمتی و یا گرفتن نعمتی باشد. اتفاقا خداوند بندگان خاص و مؤمن خود را بیشتر با گرفتن نعمت امتحان می کند. ولی عذاب و بلایی که به قصد هلاک نازل شود باید شرایط زیر را داشته باشد: الف) حجت بر آنها از هر جهت تمام شود و راه عذر بر آنها بسته شود بوسیله فرستادن پیامبران و نازل کردن کتب آسمانی و دلایل عقلی و نقلی و ... ب)مردم استحقاق عذاب داشته باشند به دلیل کفر، شرک و ظلم و یا ارتکاب فسق و فجور و طغیان و فساد ج) هیچ قابلیت عفو و مغفرت نداشته باشند، یعنی هیچ عمل صالحی در پرونده اعمالشان مشاهده نشود. د) امیدی هم نباشد که در نسل آنها نیز مؤمنى بوجود بیاید.