بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهً ءَاخَرَ  لَا إِله إِلَّا هُوَ  کُلُّ شَىءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ  لَهُ الحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (قصص/88)

ترجمه آیه: و با خدا معبودى دیگر مخوان. خدایى جز او نیست. جز ذات او همه چیز نابودشونده است. فرمان از آنِ اوست. و به سوى او بازگردانیده می شوید.

1.       پایان این سوره به تأکید در باره توحید ختم می شود.  کلمه" حکم" به معناى قضاى نافذ و مؤثر خدا در موجودات است، که جهان با همین قضای الهی تدبیر می شود.

2.     خداوند شرک را موهوم می داند چون اله دیگری در عالم حقیقت وجود ندارد. اله باید سه ویژگی داشته باشد تا شایسته پرستش گردد اول ذاتی ابدی داشته باشد و از بین رفتنی نباشد. وجودی که قبل از مخلوقش از بین خواهد رفت شایسته پرستش نیست مانند پدر و مادر که قابل احترام هستند ولی شایسته پرستش نیستند. دوم قضاء یعنی اراده قطعی دست او باشد. هیچ عاملی نتواند برای عزم و اراده او خلل و محدودیت ایجاد کند. به غیر از انسان و جن هیچ موجود دیگری از خود اراده ندارد و تحقق اراده انسان و جن هم مطلق نیست و اختیاری محدود دارند. و سوم قادر به پاداش دادن و تنبیه کردن باشد. به غیر از خداوند هیچ موجودی در این عالم قادر به تنبیه و پاداش نیست. پادشاهان قادر به سلب آسایش و رفاه و مال و حتی جان هستند ولی قادر به تنبیه نیستند. ظاهر حبس تنبیه است ولی مؤمن در حبس خود را مقرب تر به خدا می یابد و یا کشته شده توسط یک ظالم خود را شهید و مرزوق در نزد خداوند می داند.

3.     منظور از وجه خداوند صفات الهی است که در این عالم توسط مخلوقات قابل شناخت است و مخلوقات به وجود می آیند و ظاهر می شوند و بعد از مدتی از بین می روند ولی صفات الهی که توسط همین مخلوقات جلوه می کنند ثابتند مثل آب رودی که لحظه به لحظه جدید می شود و آبی که یک لحظه پیش دیده شد باقی نیست و آبی دیگر جایگزین آن شده است ولی رود همچنان باقی است.

4.     وجه کامل خدا که صفات الهی را بی کم و کاست منعکس می کنند و مردم بوسیله آنها خداوند را شناخت کامل می یابند حضرات معصومین ع می باشند. در کتاب شریف کافى به سند خود نقل می کند که از امام صادق (ع) معناى کلام خداى تعالى را پرسیدند که مى‏فرماید:" کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ". فرمود: مردم در باره آن چه مى‏گویند؟ من عرضه داشتم: مى‏گویند یعنى هر چیزى هلاک مى‏شود مگر وجه خدا، فرمود سبحان اللَّه، حرف بزرگى مى‏زنند، منظور از این وجه، آن وجه خداست که خلق از آن وجه به خدا راه مى‏یابند منظور ائمه هدى هستند. و در جای دیگر حضرت صادق علیه السّلام فرمود: مائیم وجه خدا آنچنان وجهى که هلاک نمى‏شود.

5.     مرحوم مغنیه با توجه به آیات قبل، این آیه را تهدید برای خائنین دانسته و می گوید: کسانی که به دین و وطن خود خیانت می کنند و به دشمنان خدا و انسانیت کمک می کنند مصداق مشرک هستند چون فرقی بین کسی که بتی را به ظاهر می پرستد با کسی که طاغیان و ظالمان را پیروی می کند یا از آنها دفاع می کند و یا جنایات آنها را توجیه کرده، آنها را تبرئه می سازد نیست.

6.     در این دو آیه چهار دستور به پیامبر ص داده شده و چهار توصیف از پروردگار به عمل آمده است. الف. تسلیم کارشکنی ها و توطئه های کفار نباشد و با قاطعیت حکم خداوند را ابلاغ و اجرا نماید. ب. مردم را به سوی پروردگارش دعوت کند. ج. شرک نورزد د. جز از خدا چیزی طلب نکند. و بعد به چهار صفت خود را توصیف می کند: الف. جز او پروردگاری نیست. ب. فنا پذیر نیست ج. فرمانروای مطلق است. د. فرجام و سرنوشت همه در دست اوست.