بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّکَ لَا تهْدِى مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یهَدِى مَن یَشَاءُ  وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (قصص/56)

ترجمه آیه: در حقیقت، تو هر که را دوست دارى نمى‏توانى هدایت کنى، لیکن خداست که هر که را بخواهد هدایت مى‏کند، و او به راه‏یافتگان داناتر است.

1.       هدایت در اصطلاح دینی دو معنی دارد یکی ارائه راه. منظور از آن نشان دادن مسیر درست، بیان مشکلات و موانع راه، نشان دادن ابزار لازم برای رسیدن به مقصد و حتی رفتن راهنما و دعوت از شخص هدایت شونده برای دنباله روی از آنها و رفتن در مسیر هدایت است. معنی دوم هدایت رساندن به مقصد است. یعنی گرفتن دست هدایت شونده و رساندن او به مقصد.

2.     انبیا و ائمه و علمای ربانی همه وظیفه هدایت به معنی اول را داشتند و تمام کارهایی که برای  ارائه راه درست لازم است را انجام داده اند ولی همه آن بزرگواران و خصوصا شخص نبی اکرم ص به دلیل دلسوزی و علاقه و عشق شدید نسبت به انسان ها دغدغه هدایت به معنی دوم را نیز داشتند. و چون انسان ها مختار خلق شده اند هدایتگران در همه موارد به خواسته خود نمی رسیدند و در نتیجه غمگین می شدند و این آیه برای دلداری از پیامبر اکرم و تمام مربیان و هدایتگران بشریت نازل شده است.

3.     تنها خدا مى‏داند چه افرادى لایق پذیرش ایمانند، او مى‏داند چه قلبهایى براى حق مى‏طپد، او مى‏داند در چه سرهایى، سوداى عشق خدا است، فقط او بر اسرار دلها و حقیقت انسان ها آگاه است و نه بی دلیل بلکه بر اساس حکمت و با توجه به استعداد و شایستگی های واقعی و تلاش و کوشش افراد به آنها توفیق مى‏دهد و لطفش را رفیق راه آنها مى‏سازد تا به سوى ایمان رهنمون شوند.

4.     نزدیکترین فامیل های پیامبر ص با اصرار شخص رسول الله و با دیدن معجزه الهی، هدایت نمی شوند و کلام پرنفوذ حضرت بر آنها اثر نمی کند ولی مردم حبشه و نجران بدون اینکه شاهد معجزه باشند و صورت و سیرت نورانی پیامبر را شاهد باشند به دین اسلام ایمان می آورند.

5.     هدایت شدن امری اختیاری است و انسان ها خود موانع هدایت را در درون خود می پرورند و یا فرصت هدایت را برای خود ایجاد می کنند. طبق آیات قبلی تکبر و تبعیت از هوای نفس، تقلید کورکورانه، دل بستن مفرط به دنیا از موانع هدایت است و تواضع و محوریت دادن به عقل در مقابل هوای نفس و تقویت فطرت پاک و روحیه نصیحت پذیری، ایجاد فرصت هدایت می باشد.