بسم الله الرحمن الرحیم

أَرَءَیْتَ مَنِ اتخَّذَ إِلَهَهُ هَواه أَ فَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً(فرقان/43)

ترجمه آیه: آیا آن کس که هواىِ [نفس‏] خود را معبود خویش گرفته است دیدى؟ آیا [مى‏توانى‏] ضامنِ او باشى؟

1.       کلمه" هوى" به معناى میل نفس به سوى شهوت است، بدون اینکه آن شهوات را با عقل خود تعدیل کرده باشد، و مراد از" معبود گرفتن هواى نفس" اطاعت و پیروى کردن آن است

2.     کسی که از هوای نفس تبعیت کند قابل هدایت نیست یعنی راهی برای هدایت آن نیست زیرا ارائه دلیل و نشان دادن راه برای تابع عقل است و پیرو هوای نفس ابتدا عقل را کنار می گذارد تا بتواند به دلخواه خود عمل کند.

3.     ملاک تشخیص هوای نفس از غیر آن در تعارض با امر و نهی خداوند است که اگر در دوراهی اطاعت از امر خداوند و خواست دلش، بندگی خدا را انتخاب کرد اسیر هوای نفس نیست و اگر بندگی خداوند نکرد، اسیر هوای نفس است. عقل نمی تواند ملاک تشخیص باشد چون کسی که پرستش هوای نفس می کند عقل و علمش را نفس به خدمت می گیرد.

4.     در قرآن در آیات متعدد هواپرستى، سرچشمه غفلت، کفر، بدترین انحراف، مانع قضاوت عادلانه، سرچشمه‏ى فساد و سرچشمه‏ى غصّه های انسان خوانده شده است.

5.      پیامبر گرامی اسلام(ص) در باره هوای نفس می فرمایند:  در زیر آسمان هیچ بتى بزرگتر در نزد خدا از هوى و هوسى که از آن پیروى کنند وجود ندارد و نیز در حدیث دیگری می فرمایند: بدرستى که ترستناک ترین چیز براى امت من، پیروی از هواى نفس و درازى آرزو است؛ اما پیروى هوى انسان را از حق باز مى‏دارد و اما درازى آرزو آخرت را از یاد انسان می برد. امام صادق (ع) می فرمایند: از هواهاى نفسانی خود دوری کنید آنگونه که حذر مى‏کنید از دشمنان خود؛ در روی زمین برای انسان دشمن تر از  پیروى هوای نفس و آنچه که زبانشان بر سرشان می آورد نیست.