بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ (یس/82)

ترجمه آیه: هر گاه اراده و مشیت خدا به آفرینش چیزى تعلق گیرد، فرمان نافذ او اینست که مى‏گوید: موجود باش، و فورا موجود مى‏شود

1.      این آیه شریفه از آیات برجسته قرآن کریم است که هرچند از معاد و زنده کردن مردگان بحث می کند ولی به طور کلی قدرت خلق خداوند را توصیف مى‏کند و مى‏فرماید: خداى تعالى در ایجاد هر چیزى که اراده کند، نیازمند هیچ سببى نیست.

2.       جمله کُنْ فَیَکُونُ حکایت از دفعى بودن دارد ولی به این معنی نیست که در این دنیا وقتی خداوند اراده خلق چیزی را بکند نیاز به زمان و فراهم شدن شرایط نیست بلکه باید گفت که مخلوقات دو جنبه دارند، جنبه ای به سوى حق که در آن همه بدون زمان و یکجا پیش خدا موجود هستند و با اراده «کن» موجود شده‏اند، و وجهه‏اى به سوى مادیات که در آن بطور تدریج و در زمان واقعند یا به تعبیر دیگر آنچه از ناحیه خداى تعالى افاضه مى‏شود، قابل درنگ و مهلت نیست و تبدل و دگرگونى را هم تحمل نمى‏کند، و تدریجی نیست. پس گذشت زمان که از موجودات مشاهده مى‏کنیم، از ناحیه خود آنها است نه از آن ناحیه که مربوط به اراده خداوند است.

3.      اراده خداوند دو نوع است اراده تکوینی و اراده تشریعی. اراده تکوینی خداوند تخلف پذیر نیست ولی اراده تشریعی خداوند که توسط انبیا و کتب آسمانی به انسان و جن ابلاغ می گردد تخلف پذیر است مثل امر خداوند بر نماز خواندن و عبادت کردن و جهاد رفتن، که برخی اطاعت می کنند و برخی از امر خداوند سرپیچی می کنند. این آیه اراده تکوینی خداوند را شرح می دهد یعنی امری که بی چون و چرا اجرا می شود.

4.      در برخی از مطالب بزرگان بین عالم خلق و عالم امر فرق گذاشته شده است به این معنی که در عالم امر تضاد، تزاحم و تدریج وجود ندارد و عالم خلق شامل تضاد، تغیر، تکثر و تزاحم است. و خداوند در این آیه برای معاد از امر استفاده کرده است تا بفهمیم که قیامت و عالم آخرت ویژگی های دنیای مادی را ندارد و معاد تنها تابع اراده خداوند است. همانطوری که در دنیا روح دفعتا بر جسم دمیده می شود در عالم آخرت نیز برای هر روحی متناسب اعمال، اخلاقیات، اعتقادات و نیات افراد، دفعتا جسم ایجاد می شود.

5.       بدیهى است امر و فرمان الهى در اینجا به معنى امر لفظى نیست، همچنین جمله" کن" (بوده باش) جمله‏اى نیست که خداوند به صورت لفظ بیان کند، چرا که نه اونیازمند به الفاظ است و نه قبل از ایجاد مخاطبی دارد، بلکه منظور همان تعلق اراده او به ایجاد و ابداع چیزى است. امیر مؤمنان على ع در یکى از خطبه‏هاى نهج البلاغه می فرماید: خداوند هر چه را اراده کند به آن مى‏گوید باش، آن بلا درنگ موجود مى‏شود، اما کلام او صوتى نیست که در گوش ها شنیده شود، بلکه سخن خدا همان فعل او است که ایجاد مى‏کند و پیش از او چیزى وجود نداشته و اگر بود خداى دومى محسوب مى‏شد

6.      از این آیه می شود فهمید براى خداوند، آفرینش دنیا و آخرت مثل یک کلمه بر زبان جاری کردن، آسان است خداوند در آفرینش هستى، نه وسیله مى‏خواهد نه کمک و نه کسى که موانع را بر طرف کند و نه کسی که شرایط را مهیا سازد. میان اراده‏ى خدا و انجام کار فاصله‏اى نیست.