بسم الله الرحمن الرحیم


        لَقَد خَلَقْنا الانسانَ فی أحْسَنِ تَقْویم ثُمَّ رَدَدْناه أسْفَلَ سافلین (تین / 4 و 5)

        ترجمه آیه: به یقین ما انسان را به بهترین نظام خلقت، خلق کردیم. سپس ما همین انسان را به مقام پستی برگرداندیم که از مقام تمام پست‌ها پست‌تر است.

1. این آیه بعد از ذکر چهار قسم آمده است و جواب چهار قسم قبلی می‌باشد که نشان‌ دهنده اهمیت مطلب است.

2. از واژه تقویم که از ریشه قوام و پایداری است می‌شود استفاده کرد که در این آیه به بُعدی از وجود انسان اشاره شده است که دارای قوام و پایداری است و بدون شک این بُعد جسم نمی‌تواند باشد که بسیار ناپایدار و هر لحظه در حال تغییر و تحول است. خداوند انسان را با عقل و فطرت قوام بخشیده است که بهترین قوام است و هیچ موجودی از چنین قوامی برخوردار نیست کسب علم نافع، ایمان و عمل صالح حاصل این بُعد از وجود است و سعادت و یا عدم سعادت انسان مربوط به آن است.

3. در روایات دنیای مادی را عالَم صغیر و انسان را عالَم کبیر خوانده‌اند چون انسان آینه تمام نمای دنیا و عالم غیب است. جسم انسان آینه‌ی عالم مادی و روح انسان آینه عالم غیب است.

4. این آیه خوش‌بینانه‌ترین نگاه به انسان است و تنها به بُعد مثبت و روح ملکوتی و وجود بی‌نقص انسان اشاره دارد.

5. آیه دوم در صدد بیان سیر و سلوک انسان است. از نامحدود بودن سیر نزولی انسان تا اسفل السافلین می‌شود فهمید که حرکت انسان در سیر صعودی هم نا محدود و تا اعلی علیّین است. هم می‌تواند به حدی عروج کند که پای هیچ مخلوقی به آن نرسد و هم می‌تواند به حدی سقوط کند که پست‌تر از آن هیچ مخلوقی نباشد. معلوم می شود که مسئولیت سنگینی بر دوش مربیان انسان در این جهان وجود دارد. ظرفیت تعالی و رشد انسان محدودیت ندارد.

6. شهید مطهری می‌فرمایند: اسفل سافل بودن یعنی استخدام روح انسانی برای بُعد مادی و جسمانی و بی‌توجهی به بُعد روحانی انسان.