سرچشمه گمراهیها غالباً پیروی از هوای نفس است.
عقل انسان سه حجاب دارد که مانع درست اندیشیدن است: الف) عناد و عصبیت ب) دنیاپرستی ج) متابعت از هوای نفس
در بین این سه عامل، تبعیت از هوای نفس مهمتر و فراگیرتر است و سرچشمه گمراهیها غالباً پیروی از هوای نفس است. علم و دانش برای از بین بردن تعصبات قومی و قبیلهای و نیز بر دنیاپرستی مؤثر است ولی کسی که از هوای نفس خود پیروی میکند علم هم به دردش نمیخورد. بلکه علم ابزار رسیدن به هوای نفسش میشود. حتی این هوای نفس است که تعیین میکند چه علمی را کسب کند و دنبال چه برود تا بیشتر باب میلش باشد.
غالب ظلمها و تجاوز به حقوق دیگران به خاطر پیروی از هوای نفس است هر چند برای گمراه کردن ذهن جامعه افراد ظالم و متجاوز شعارهای دیگری بدهند. مثلاً برای کشور گشایی شعار منافع ملی، توسعه رفاه عمومی و یا حتی توسعه دینداری و امثال آن را ارائه میدهند در حالی که غالباً برای هوای نفس جنگها رخ میدهد.
تربیت و هدایت امر بسیار خطیری است که نباید مربی سخنی از روی هوای نفس بگوید. ربوبیت و امر پرورش انسانها در انحصار خداوند است و تنها خداوند برنامه تربیت بشر را ارائه میدهد (توحید در هدایت تشریعی) و هر کس بخواهد نقش مربی را ایفا کند حتماً باید در چارچوب برنامه الهی تربیت کند و کلمه ای از خود و از روی هوای نفس نگوید.
تنها راهکار رفع مانع هواپرستی از عقل، ذکر و یاد خداوند است و در این مقام بهترین ذکر، قرائت و فهم قرآن است که مقدمه عمل بر اساس آن میباشد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.