کَلّا إنَّ الْإنْسانَ لَیَطْغی أنْ رَآهُ اسْتَغْنی (علق / 6 و 7)چنین نیست به درستی که انسان طغیان می‌کند وقتی که خود را بی‌نیاز ببیند.

1.       مهمترین آسیبی که در مسیر هدایت و کمال متوجه انسان است احساس بی‌نیازی از خداوند است. احساس بی نیازی رابطه انسان با خداوند را مختل می‌کند و در نتیجه فرصت بهره‌مندی از هدایت الهی را از بین می‌برد که به آن طغیان و عدم اطاعت از امر الهی گفته می‌شود.

2.       علت احساس بی‌نیازی، دل بستن به اسباب است. انسان خود را مشغول اسباب و علل محسوس و مادی می‌کند و از مسبب الاسباب و خداوند غافل می‌شود. گاه اسباب در چشم انسان آنچنان قدرتمند می‌نماید که تصور می‌شود که مثلاً پزشک و تجهیزات پزشکی یا مهندس و تکنولوژی پیشرفته مهندسی می‌تواند هر کاری انجام دهد و حتی انسان سعادتمند شدن خود را در دست تکنولوژی و صاحبان تکنولوژی می‌بیند. اسباب  حمل و نقل، اسباب درمان، اسباب اطلاع رسانی سمعی و بصری و اسباب ارتباطات از جمله مهمترین اسباب مؤثر در احساس بی‌نیازی انسان معاصر می‌باشد.

3.       تنها راه از بین بردن روح طغیان و در نتیجه نزدیک شدن به خداوند، تقویت احساس فقر و نیاز به خدا است. انسان باید به یقین دریابد که در این عالم هیچ سبب مستقلّی که تأثیر استقلالی بر مسبب داشته باشد وجود ندارد.

محی‌الدین عربی در فتوحات مکیه می‌نویسد: مؤمن باید دو وجه داشته باشد یک بُعد فقر و یک بُعد غنی و بی‌نیازی؛ نسبت به خداوند فقیر و محتاج باشد و نسبت به غیر خداوند غنی و عزیز و در مقابل غیرخداوند خود را کوچک و خوار نسازد.

4.       کثرت نماز روح فقر نسبت به خداوند را تقویت و روح خواهش و درخواست و اظهار فقر به غیر خداوند را تضعیف می‌کند.

5.       در بعضی از روایات، استغنا و بی‌نیازی را به معنی ثروت و داشتن مال و ثروت زیاد گرفته‌اند. یعنی گفته اند ثروت باعث احساس بی نیازی به خداوند می شود. به نظر می‌رسد یکی از مصادیق بارز دل بستن به اسباب مادی پول و ثروت است. اگر انسان در خود ظرفیت ثروتمند شدن را نمی‌بیند و نگران طغیان و عدم اطاعت از امر خداوند است باید برای آن چاره‌ای بیاندیشد و با ردّ مال به نیازمندان و فقرا آخرت خود را آباد سازد.

6.       امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) در روایتی توصیه فرموده است که انسان باید احساس نیاز به مردم را همراه با احساس بی نیازی به آنها را با هم داشته باشد. این مطلب با برداشت‌های سیاسی از این آیه موافق است که هر قدرتمند سیاسی باید خود را قدرت مطلق نداند و باید مردم یا یک سیستم نظارتی بر او نظارت داشته باشد به نظر می‌رسد هر مؤمنی باید به این روایت معتبر علوی (ع) عمل کند.

کان علی (علیه‌السلام) یقول: لِیَجْتَمِعْ فی قَلْبِکَ‌ الْإفتقارُ الی النّاسِ و الاستغناءُ‌ عنهم فیکونَ‌إفْتقارک إلَیْهم فی لِینِ کَلامِک و حُسنِ بِشرک وَ یَکونَ إسْتِغْناؤکَ عنهم فی نَزاهَهِ عِرْضِک و بَقاءِ عِزِّکَ. (اصول کافی، ج 2 /ص 149)

حضرت علی(علیه‌السلام) همیشه می‌فرمود: باید در دلت احتیاج به مردم و بی‌نیازی از آنها با هم جمع شود، احتیاج به آنها باعث خوش صحبتی و خوش برخوردی می‌شود و بی‌نیازی از آنها باعث حفظ عزّت و آبرو می‌شود.